مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با روش گشتالت و روانشناسی مثبت بر بهزیستی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان ریه
با توجه به مطالب بیان شده در متون علمی پزشکی، سرطان ریه یکی از علل مهم مرگ ومیر در بین زنان است که این موضوع در ایران بیشتر صدق می کند و باعث افت عملکرد زنان در خانواده می شود. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با روش گشتالت و روانشناسی مثبت بر بهزیستی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان ریه و مقایسه نتایج آن ها با یکدیگر صورت گرفت.
پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی است که با طرح پیش آزمون - پس آزمون انجام شد. جامعه آماری از بخش انکولوژی بیمارستان ولیعصر (عج) شهرستان قم، به صورت دردسترس و تصادفی انتخاب گردید. در این پژوهش، نمونه ها به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند و برای هریک از گروه های مداخله و کنترل، 10نفر در نظر گرفته شد که به طورکلی حجم نمونه، 30 نفر محاسبه گردید. طبق اصول روان درمانی، پروتکل های روان شناسی مثبت و گشتالت درمانی اجرا و جهت سنجش تاثیر این دو رویکرد، از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی استفاده شد. داده ها به کمک آزمون کواریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شدند.
میانگین سنی نمونه ها، 2/12±50/41 سال بود. همچنین بین اثربخشی مشاوره گروهی با روش گشتالت درمانی و روانشناسی مثبت نگر، بر بهزیستی روان شناختی در زنان مبتلا به سرطان ریه، تفاوت وجود داشت (0/001=p).
درمجموع با کنترل اثر پیش آزمون، تفاوت معنی داری بین گروه ها ازنظر متغیر «بهزیستی روان شناختی» مشاهده شد. از بین 6 متغیر، تنها در 4 متغیر «پذیرش خود» (004/0=p)، «رابطه مثبت با دیگران» (0/002=p)، «زندگی هدفمند» (0/0021=p)و «رشد شخصی» (0/001=p)، تفاوت معنی داری بین گروه ها وجود داشت.
نتایج این مطالعه نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین گروه ها ازنظر متغیر «بهزیستی روان شناختی» تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین روان درمانی مثبت، اثربخشی بالا و معنی داری داشته و گشتالت درمانی نیز دارای اثربخشی پایین و بدون معنا می باشد؛ بنابراین اثربخشی روان درمانی مثبت بیشتر از گشتالت درمانی است.