ساختار سرمایه و نقدشوندگی سهام: آزمون تجربی نظریه موازنه ایستا در مقابل نظریه سلسله مراتبی
واحدهای تجاری، اغلب، برای دستیابی به ترکیب بهینه در ساختار سرمایه خود با استراتژی های تامین مالی متفاوتی روبه رو می شوند. مسئله محوری، اثرگذاری تامین مالی بر خصوصیت های بازار سرمایه، من جمله نقدشوندگی سهام است. این پژوهش، بررسی ارتباط ساختار سرمایه و نقدشوندگی سهام را با تاکید بر نظریه های موازنه ایستا و سلسله مراتبی مد نظر قرار داده است.
نمونه آماری، 146 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 تا 1396 بود که برای آزمون فرضیه ها از داده های این شرکت ها استفاده شد. روش آماری برای آزمون فرضیه ها، تحلیل رگرسیون چندمتغیره بود.
نتایج آزمون فرضیه اول مبین آن است که با افزایش تامین مالی از طریق اهرم مالی، درصد اختلاف قیمت های پیشنهادی خرید و فروش سهام به عنوان معیار نقدشوندگی افزایش و در نتیجه، نقدشوندگی سهام کاهش می یابد. همچنین رابطه معناداری بین تامین مالی از طریق بدهی با سایر معیارهای نقدشوندگی سهام در آزمون فرضیه اول مشاهده نشد. نتایج سایر آزمون ها نیز ارتباط منفی بین تامین مالی داخلی و خارجی با شاخص های نقدشوندگی را تایید کردند؛ به طوری که شواهدی از شدت اثرگذاری معکوس تامین مالی داخلی نسبت به تامین مالی خارجی بر نقدشوندگی سهام به دست آمد که با نظریه سلسه مراتبی در تضاد است.
به طور کلی نتایج تجزیه و تحلیل داده ها از نظریه های مطرح شده حمایت نمی کند و گویای این مطلب است که تصمیم های متفاوت تامین مالی در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران، تاثیر متفاوتی بر نقدشوندگی سهام و بالطبع، هزینه سرمایه شرکت ها نمی گذارند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.