هیراد نظری
-
فصلنامه دانش حسابداری، پیاپی 42 (پاییز 1399)، صص 131 -165هدف
به موقع بودن اطلاعات مالی در گزارشگری سالیانه به عنوان یک مزیت اطلاعاتی، همواره کانون توجه سرمایه گذاران بوده است. از سوی دیگر، خصوصیات مختلف رییس کمیته حسابرسی می تواند اثربخشی افشای اطلاعات برون سازمانی را تحت الشعاع قرار داده، نقش موثری را در به موقع بودن گزارشگری مالی ایفا نماید. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تخصص مالی و تخصص تجربی رییس کمیته حسابرسی بر به موقع بودن گزارشگری مالی است.
روشجامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 6 ساله 1397-1392 است. همچنین به منظور آزمون فرضیه های تحقیق، مدل با استفاده از داده های ترکیبی و اثرات ثابت سال - صنعت نیزکنترل شده است.
یافته ها:
نتایج نشان می دهد بین تخصص مالی و تخصص تجربی رییس کمیته حسابرسی با تاخیر در ارایه گزارش حسابرسی، رابطه معناداری وجود ندارد. افزون بر این، نتایج تکمیلی حاصل از آزمون پایداری به خوبی از نتایج مدل اصلی پژوهش حمایت می کند.
نتیجه گیری:
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر آن است که تخصص مالی و سابقه تصدی بیشتر روسای کمیته حسابرسی، کمک شایانی به بهبود روند به موقع بودن گزارشگری مالی نمی نماید.
کلید واژگان: تاخیر در گزارش حسابرسی, تخصص مالی, تخصص تجربی, رئیس کمیته حسابرسی, گزارشگری مالی به موقعObjectiveInformation is the most important source of decision-making, and its important role in the capital market makes it the most important asset. The auditing profession provides useful data for potential investors to have informed decisions by providing information for companies in the form of financial statements. However, the speed of reaction and the right decision by investors depend on the qualitative characteristics of financial statements; and the most important one is timely access to information. According to the theoretical foundation of financial reporting, timely access to information is one of the limitations of financial reporting that overshadows the achievements of qualitative reporting characteristics. Timely annual financial reporting, as an information advantage, remains at the center of investors' attention. On the other hand, the various characteristics of the audit committee chair can overshadow the effectiveness of information disclosure outside and play an effective role in timely financial reporting. The purpose of this study is to investigate the impacts of financial expertise and empirical features of audit committee chairman on timely financial reporting.
Method:
The statistical population of the study was all the companies listed on the Tehran Stock Exchange during a 6-year period from 2013 to 2018. To test the research hypotheses, we used the OLS model with robust standard errors. Also, to control the confounding effects of industries and different years, we added dummy variables to the regression models. We could examine the confounding influences of industries and years, and the model fits correctly.
Results:
The results show that there is no significant relationship between financial expertise and empirical features of the audit committee chairman with a delay in the audit report. Also, the additional results obtained from the robustness test strongly support the results of the principal research model. Therefore, there is not enough evidence to support the research hypotheses.
Conclusion:
The results of the data analysis indicate that the financial expertise and the tenure of the Audit Committee chairman do not help to improve the timeliness of financial reporting. The results also show that the measures of corporate governance concerning the audit committee do not display the expected performance in the companies listed on the Tehran Stock Exchange. The emergence of audit committees as well as the internal audit profession, which complements audit committees, can be a reason for this issue. Lack of knowledge and the necessary basic training, lack of clear instructions, the incomplete formation of audit committees and internal audit unit, and lack of full support of the company's senior management of the internal audit unit can be the reasons for the lack of impact. Over time, we expect more experiences and future reforms of audit committees to become more efficient and effective and to play a prominent role in improving corporate governance indicators.
Keywords: Audit Report Lag, Audit committee chairman, Financial expertise, Empirical expertise, Financial Reporting Timeliness -
به موقع بودن ارایه اطلاعات مالی در گزارشگری سالیانه به عنوان یک مزیت اطلاعاتی همواره کانون توجه سرمایه گذاران بوده است. این خصوصیت تحت تاثیر توانایی مدیریتی می تواند مستقیما اثربخشی افشای اطلاعات برون سازمانی را تحت الشعاع قرار دهد. در این راستا این پژوهش با هدف گذاری، بررسی تاثیر توانایی مدیریتی بر به موقع بودن گزارشگری مالی صورت پذیرفته است. بدین منظور از داده های 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 10 ساله 1387-1396 استفاده گردید. اندازه گیری توانایی مدیران با مدل دمرجیان و همکاران (2013) و روش تحلیل پوشش داده ها(DEA) صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه نشان داد که مدیران توانمند، اثر انفعالی بر تاخیر اعلان سود و گزارش حسابرسی داشته و در نتیجه افشای اطلاعات مالی به موقع تری را موجب می شوند. در مجموع نتایج نشان می دهد، افزایش توانمندی مدیران تاثیر مثبتی بر بهنگام بودن گزارشگری مالی دارد و با انتشار به موقع اخبار اطلاعات مالی، منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایه گذاران می شوند.
کلید واژگان: تاخیر در اعلان سود, تاخیر گزارش حسابرسی, توانایی مدیریت, گزارشگری مالی به موقعObjectiveThe timely provision of financial information in annual reporting as an information advantage has always been the focal point of investors. This feature, under the influence of managerial capability, can directly affect the effectiveness of disclosure of external information. In this regard, the present study aims to investigate the effect of management's ability to timely financial reporting.
MethodsFor this purpose, the data of 127 companies listed in Tehran Stock Exchange were used during the 10-year period of 2008-2018 Measuring the ability of managers with the model of Demerjian et al. (2013) and data coverage analysis (DEA) was performed.
ResultsThe results of the hypothesis test showed that powerful managers have an inactive effect on the delay of the announcement of profit and the audit report, resulting in the disclosure of more timely financial information.
ConclusionOverall, the results show that increasing managers' ability to have a positive impact on the timeliness of financial reporting, and timely publication of financial information results in a reduction of information asymmetry between the company and investors.
Keywords: Audit report lag, Earnings announcement lag, Financial Reporting Timeliness, Managerial Ability -
با توجه با اهمیت روز افزون نقش مدیران در عملکرد واحد های اقتصادی هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش تعدیلگر توانایی مدیران بر تاثیر ارزش نهایی وجه نقد بر بازده غیر عادی سهام می باشد. در این زمینه، اطلاعات مربوط به 176 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مربوط به بازه زمانی 1395-1391 بررسی شده است. توانایی مدیران، بر اساس الگوی دمرجیان و همکاران (2012) اندازه گیری شده است. همچنین، به منظور محاسبه بازده غیر عادی اوراق سهام از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) بهره گرفته شده است. به منظور عملیاتی کردن ارزش نهایی وجه نقد نیز از تغییرات وجه نقد طبق استاندارد حسابداری شماره 2 استفاده شده است. روش آماری استفاده شده نیز رگرسیون چندگانه می باشد. نتایج آماری پژوهش بیانگر آن است که توانایی مدیریت بر ارزش نهایی وجه نقد تاثیر معناداری ندارد؛ شاید دولتی بودن ساختار مالکیت . بالطبع فرآیند انتخاب و ارزیابی عملکرد مدیران را بتوان توجیهی بر این نتایج دانست.
کلید واژگان: توانایی مدیریت, ارزش نهایی وجه نقد, بازده غیر عادی سهامCash is considered as the most important internal source of any firm under its management’ control. The marginal value of cash is influenced by management ability. The purpose of the present study is to investigate the relationship between managerial ability and its impact on the marginal value of cash. In this regard, information of 176 firms listed on the Tehran Stock Exchange during the period of 2012-2018 was studied. Managerial ability is measured according to the model of Demirjian et al. (2012). Also, Abnormal share returns and the Capital Asset Pricing Model (CAPM) is used to measure marginal value of cash. The main econometric methods of the research are multiple regression (with robust standard error, plus industry and year fixed effects) as well as a clustering method. The main results of the study show that the managerial ability has a significant positive association with marginal value of cash. In other words, marginal value of cash is higher for firms that hire capable managers, because they make better use of available financial resources, including cash, and greater returns for the firms.
Keywords: Managerial Ability, Marginal value of cash, abnormal share return -
علیرغم وجود نقش محوری کمیته حسابرسی در راستای افزایش کیفیت گزارشگری مالی، همچنان یک واگرایی در شواهد تجربی مربوطه مشاهده می شود. در همین راستا پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین کمیته حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی با تاکید بر ماده 10 دستورالعمل کنترل های داخلی سازمان بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. نمونه آماری این تحقیق شامل داده های 175 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1396-1388 می باشد. برای آزمون فرضیه ها، رویه های تخمین و آزمون مفروضات مدل، از تحلیل رگرسیون چندمتغیره به روش پانلی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ابلاغ دستورالعمل کنترل های داخلی سازمان بورس باعث ارتقای کمیته های حسابرسی و بهبود کیفیت گزارشگری مالی به عنوان یکی از شاخص های فعالیت این کمیته ها شده است. همچنین نتایج نشان داد که کمیته های حسابرسی با صلاحیت تر که نظارت اثربخش مناسبتری را فراهم می آورند، باعث افزایش کیفیت گزارشگری مالی شرکت های متبوع خود می شوند. بطور کلی نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات بیانگر نقش موثر و معنی دار دستورالعمل کنترل های داخلی و اسناد زیرمجموعه آن همچون منشور کمیته حسابرسی در بهبود گزارشگری مالی شرکت ها می باشد.
کلید واژگان: اثربخشی نظارت کمیته حسابرسی, صلاحیت کمیته حسابرسی, کمیته حسابرسی, کیفیت گزارشگری مالی, ماده 10 دستورالعمل کنترل های داخلی -
نشریه تحقیقات مالی، پیاپی 55 (پاییز 1398)، صص 472 -492هدف
واحدهای تجاری، اغلب، برای دستیابی به ترکیب بهینه در ساختار سرمایه خود با استراتژی های تامین مالی متفاوتی روبه رو می شوند. مسئله محوری، اثرگذاری تامین مالی بر خصوصیت های بازار سرمایه، من جمله نقدشوندگی سهام است. این پژوهش، بررسی ارتباط ساختار سرمایه و نقدشوندگی سهام را با تاکید بر نظریه های موازنه ایستا و سلسله مراتبی مد نظر قرار داده است.
روشنمونه آماری، 146 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 تا 1396 بود که برای آزمون فرضیه ها از داده های این شرکت ها استفاده شد. روش آماری برای آزمون فرضیه ها، تحلیل رگرسیون چندمتغیره بود.
یافته هانتایج آزمون فرضیه اول مبین آن است که با افزایش تامین مالی از طریق اهرم مالی، درصد اختلاف قیمت های پیشنهادی خرید و فروش سهام به عنوان معیار نقدشوندگی افزایش و در نتیجه، نقدشوندگی سهام کاهش می یابد. همچنین رابطه معناداری بین تامین مالی از طریق بدهی با سایر معیارهای نقدشوندگی سهام در آزمون فرضیه اول مشاهده نشد. نتایج سایر آزمون ها نیز ارتباط منفی بین تامین مالی داخلی و خارجی با شاخص های نقدشوندگی را تایید کردند؛ به طوری که شواهدی از شدت اثرگذاری معکوس تامین مالی داخلی نسبت به تامین مالی خارجی بر نقدشوندگی سهام به دست آمد که با نظریه سلسه مراتبی در تضاد است.
نتیجه گیریبه طور کلی نتایج تجزیه و تحلیل داده ها از نظریه های مطرح شده حمایت نمی کند و گویای این مطلب است که تصمیم های متفاوت تامین مالی در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران، تاثیر متفاوتی بر نقدشوندگی سهام و بالطبع، هزینه سرمایه شرکت ها نمی گذارند.
کلید واژگان: تامین مالی, ساختار سرمایه, نظریه سلسله مراتبی, نظریه موازنه ایستا, نقدشوندگی سهامFinancial Research, Volume:21 Issue: 55, 2019, PP 472 -492ObjectiveThe business entities face with the different financing strategies in their capital structure to achieve an optimal form. In today’s world, business entities are currently facing different financing strategies in their capital structure in order to achieve an optimal form. One of the main problems is the financing effect on the characteristics of the capital market such as the stock liquidity. Therefore, this research is aimed at investigating the relationship between the capital structure and the stock liquidity with an emphasis on the trade-off theory and the pecking order theory.
MethodsThe data of 146 companies, which are members of the Tehran Stock Exchange, during the period of 2011-2016 have been used in order to test the hypotheses. And the multivariable regression analysis has been used to test the assumptions and the hypotheses.
ResultsThe results of the first hypothesis test show that the Bid-Ask prices increase as the liquidity measure and this in turn results in a decrease in the stock liquidity by increasing the financing via financial leverage. Meanwhile, the significant relationship between the debt financing and other stock liquidity measures was not observed in the first hypothesis test. The results of other tests were also approved, the negative relationship between internal and external financing and the liquidity measures. So, the tests provide evidence of the severity of the reverse effect of internal financing than the external financing on the stock liquidity which is inconsistent with the pecking order theory.
ConclusionThe results of the research indicate that different financing decisions in the Tehran Stock Exchange companies do not have significant effects on stock liquidity and, hence, the cost of corporate capital.
Keywords: Financing, Capital structure, Trade-off Theory, Pecking order Theory, Stock liquidity
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.