تعامل تغییرات فرهنگی و ادبیات: بررسی تغییر سیمای زن در ادبیات فارسی معاصر
بیان شده است. در این مقاله، با آوردن مثالهایی از ، در این نوشتار رابطهی ادبیات و جامعه و متعاقبا تغییرات فرهنگی سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد و مقایسه آنها با اشعار شاعران ، اشعار شاعران زن دوران معاصر، همچون پروین اعتصامی مرد در ادبیات کلاسیک، بر اهمیت گسترش زبان زنانه در ادبیات معاصر ایران تاکید شده است. این پژوهش نشان میدهد که گسترش زبان زنانه که در نتیجه افزایش تعداد شاعران و نویسندگان زن بوده، تاثیر مهمی در تغییر و تحول نگاه افراد جامعه و متعاقبا شاعران و نویسندگان مرد به زن و بیان خواسته ها و مطالبات زنان داشته است؛ خواسته ها و مطالباتی که با هرچه شفافتر بیان شدن توسط خود زنان، میتواند گام موثری در جهت حل مشکلات اجتماعی آنها و ایجاد تغییرات داشته باشد. بررسی صفات نسبت داده شده به زنان در ادبیات کلاسیک و مقایسه آن با ادبیات معاصر، گواه تاثیر ، فرهنگی حضور زنان در این عرصه و گسترش زبان زنانه است. همچنین در این پژوهش با آوردن مثالهای متعدد از آثار شاعران نامبرده و تحلیل آنها، به نگاه ویژه آنها، به خود و مسائل اجتماعی زنان توجه شده است؛ مسائلی مانند لزوم کسب دانش و محرومیت زنان از امکانات کسب آن، استقلال و هویت فردی زنان، زنان در اقلیت مانند ایلنشینان، فقر زنان، زنان تن فروش، خشونت علیه زنان و غیره، چرا که به نظر ما گسترش زبان زنانه توسط زنان و محور قرار دادن زن در آثار این ادیبان، نقش شایانی در تغییرات و تحولات فرهنگی دارد.