تاثیر نقض قرارداد روانشناختی بر خستگی عاطفی کارکنان با توجه به نقش میانجی تعهد موثر به سازمان و سرپرست
هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر نقض قرارداد روانشناختی بر خستگی عاطفی کارکنان با توجه به نقش میانجی تعهد موثر به سازمان و سرپرست است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. نمونه آماری در این مطالعه 111 نفر از کارکنان ادارات دولتی در شهر شیراز است که به روش تصادفی انتخاب شدند و جهت سنجش اطلاعات از پرسشنامه 42 گویه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها، روش حداقل مربعات جزئی مورد استفاده قرار گرفت. جهت سنجش روایی از روایی همگرا توسط نرم افزار بهره گرفته شد و به منظور برازش پایایی، آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان دهنده ی این است که، ابزار اندازه گیری از روایی (محتوا، همگرا) مناسبی برخوردار هستند و ضریب پایایی آن برای تمام سازه های پژوهش بیشتر از 7/0 می باشد. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که نقض قرارداد روانشناختی تاثیر مثبت و معناداری بر خستگی عاطفی کارکنان دارد. همچنین تاثیر منفی و معناداری میان متغیر های نقض قرارداد روانشناختی و تعهد موثر به سرپرست و تعهد موثر به سازمان وجود دارد. همچنین تعهد موثر به سرپرست و تعهد موثر به سازمان تاثیر منفی و معناداری با خستگی عاطفی کارکنان دارد. ضمن اینکه تعهد موثر به سرپرست و تعهد موثر به سازمان نقش میانجی گری بین نقض قرارداد روانشناختی و خستگی عاطفی کارکنان ایفا نمی کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.