مقایسه اثرات زیست محیطی مدیریت پیشرو و مدیریت رایج در بوم نظام های زراعی گندم زمستانه دشت میامی شاهرود به روش ارزیابی چرخه حیات
امروزه دستیابی به توسعه پایدار بوم نظام های کشاورزی که در آن محیط نیاز نسل حاضر و نسل آینده را تامین نماید مورد توجه بسیاری از محققین و دانشمندان قرار گرفته است. بررسی تاثیرات بوم نظام های زراعی و اثرات مثبت و منفی آن از موارد مهم برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار می باشد . ارزیابی چرخه حیات روشی است که در آن اکثر اثرات زیست محیطی یک بوم نظام زراعی را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد. این مطالعه به منظور ارزیابی و مقایسه اثرات زیست محیطی نظام های با مدیریت پیشرو و رایج گندم های زمستانه دشت میامی (شاهرود)، به عنوان یکی از قطب های تولید گندم استان سمنان طی یک دوره پنج ساله با استفاده از روش ارزیابی چرخه حیات انجام شد. براساس استاندارد ISO14040، ارزیابی چرخه حیات در چهار گام تعریف و اهداف، ممیزی چرخه حیات، ارزیابی تاثیر چرخه حیات (گرمایش جهانی، اسیدی شدن، اوتریفیکاسیون، تخلیه بالقوه منابع غیرزنده، سمیت و کاربری اراضی) و تلفیق و تفسیر نتایج محاسبه شد. نتایج نشان داد میزان مصرف نهاده ها در مدیریت رایج بوم نظام های زراعی و میزان عملکرد در هکتار برای بوم نظام های زراعی با مدیریت پیشرو بیش تر است. در بین شاخص های بررسی شده بالاترین شاخص بوم شناختی برای تخلیه سنگ فسفات در مدیریت رایج 06/1 برای تولید یک تن گندم زمستانه و برای مدیریت پیشرو 82/0 بود، اوتریفیکاسیون بوم نظام های خشکی برای مدیریت مزارع رایج و پیشرو به ترتیب با 15/0 و 11/ 0 برای تولید یک تن گندم زمستانه در رتبه دوم قرار گرفت. با توجه نتایج به دست آمده آثار منفی زیست محیطی بوم نظام های شامل مدیریت پیشرو کم تر بوده و شاخص بوم شناختی مدیریت پیشرو به اهداف توسعه پایدار نزدیک تر بود.