خودمدیریتی دموکراتیک و جایگاه کردها در بحران سوریه
در نتیجه تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی گسترده در خاورمیانه در یک دهه اخیر، به ویژه بعد از شعلهور شدن قیام های موسوم به بهار عربی، زمینههای لازم برای ایفای نقش اقلیت های قومی و مذهبی در بسیاری از کشورهای که تحت تاثیر این تحولات بودند فراهم شد. ضعف جوامع مدنی در کشورهای خاورمیانه، عدم همگرایی آراء و مطالبات کنشگران مختلف در این کشورها و ماشین سرکوب قدرتمند دولتهای اقتدارگرا سبب شد بسیاری از این قیامها و حرکتهای گسترده اعتراضی راه بجای نبرد. امروز بعد از گذشت بیش از هشت سال از شروع قیام مردم در سوریه، نه تنها مطالبه آزادی و دموکراسی ره به جای نبرده، بلکه حاکمیت اقتدارگرایی رژیم بعث در آستانه اعلام پیروزی بر مخالفان خود است. کردهای سوریه به همراه همپیمانان خود که بخش بزرگی از شمال و شمال شرق سوریه را تحت عنوان «خودمدریتی مناطق شمال و شرق سوریه» در اختیار دارند، در تلاش هستند تا یک سیستم حاکمیتی غیرمتمرکز مورد توافق تمام طرفین ایجاد کنند. تلاشی که تا کنون بینتیجه بوده است. در این مقاله با روش تحلیل – توصیفی و با استناد به دادهها و از طریق جستجو در ادبیات و مباحث نظری به بررسی وضعیت کردها در سوریه، سیر تکاملی جنبش کردی در این کشور و تحولات آن در قالب خودمدیریتی دموکراتیک پرداخته شده است.
-
واکاوی خشونت سیاسی از منظر دلاپورتا: خشونت پنهان
سید جواد صالحی،
نشریه پژوهش سیاست نظری، پاییز و زمستان 1401 -
بنیادگرایی اسلامی داعش- القاعده: تمایزهای ساختاری و ایدئولوژیکی
سید جواد صالحی*،
مجله جامعه شناسی سیاسی جهان اسلام، بهار و تابستان 1395