شفافیت و تیرگی معنایی در واژگان مرکب (عنصر غیر فعلی و ستاک حال)
در بررسی های زبان شناختی واژه ی مرکب از دو یا چند تکواژ قاموسی پدید می آید و حداقل شامل دو پایه است که هر دو واژه اند یا این که ریشه ی تک واژ محسوب می شوند و مقصود از واژه های شفاف آن دسته از واژه هاست که از روی صدا یا ساخت آن ها میتوان به معنی آنها پی برد یا معنی آنها را 2 حدس زد، به عبارتی بین صدا یا ساخت آنها با معنیشان ارتباطی وجود داشته باشد مانند «چکچک» و «خودنویس» و کلمات تیره آنهایی هستند که معنی آنها از ظاهرشان پیدا نیست مانند «کاغذ». در این پژوهش تعاریف مختلفی از شفافیت و تیرگی معنایی آمده است. در بخش تجزیه و تحلیل داده ها 500 واژه مرکب حاصل از عنصر غیرفعلی+ ستاک حال از لغت نامه دهخدا مورد بررسی قرار گرفته اند. در ارزیابی این مبحث از معیارهایی چون بسامد هسته و وابسته، رابطهی نحوی بین دو جزء ترکیب، معنای ارجاعی، معیار شاخص، مستقل یا عدم مستقل بودن هسته ی ترکیب، معنای کلی ترکیب و عامل تقابل استفاده شده است تا میزان شفافیت و تیرگی معنایی این گونه ترکیبات به دست آید. در ابتدای بحث تجزیه و تحلیل داده ها مقوله ی قید+ بن فعل، اسم+ بن فعل و صفت+ بن فعل با توجه به معیارهای به کار رفته مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که شاخص کلی بودن ترکیب، وجود تقابل، رابطه ی نحوی بین دو جزء ترکیب، وجود هسته و ارجاعی بودن در شفافیت معنایی موثر است. در ادامه ی بحث به درجات در شفافیت و تیرگی معنایی پرداخته شد. داده های مورد نظر براساس معیارهای لحاظ شده در این پژوهش لحاظ شده ومشخص شد که 14 درجهی شفافیت معنایی در طبقه بندی اینگونه واژگان مرکب وجود دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.