نقش جغرافیای سیاسی ایران در دو جنگ جهانی قرن بیستم
یکی از مطرح ترین چالش های دنیای کهن و عصر مدرن رقابت بر سر منابع سرزمین های دور و نزدیک بوده است. رقابتی که به جنگ های تمام عیاری منجر می شد تا جانب فاتح جنگ بر همه مولفه های جغرافیای سیاسی یک اقلیم اعم از فضا، منابع اقتصادی و نیروی انسانی آن سیطره داشته باشد. پس از این رو اقلیم ها نقش بارزی در آتش افروزی جنگ ها داشته و خواهند داشت. بررسی این موضوع از زاویه علم تاریخ و ژیوپلیتیک و انطباق آن با آنچه که بین سالهای 1914 تا 1945 بر سرزمین ایران رفت، محک و میزان قابل انعکاسی برای مقایسه و هدف گذاری در ارتباط با چگونگی ویژگیهای ژیوپلیتیک ایران با شروع دو جنگ جهانی بزرگ نیمه قرن بیستم مقابل پژوهشگر قرار می دهد. با نظر به اینکه علم ژیوپلیتیک مفهوم نسبتا جدیدی است و در چهارچوب علوم تاریخ، جغرافیا و سیاست قرار دارد و پس از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد و نیز خلق شدن مفاهیمی چون هارتلند و ریملند قوام بیشتری پیدا کرده است، بر اساس آن می توان ریشه بسیاری از جنگ های تاریخ خاصه جنگ های قرون 19 و 20 را مورد بررسی قرار داد. ژیوپلیتیک گرچه همه اقلیم های جهان را مورد مطالعه قرار می دهد، اما اقلیم هایی مانند ایران، مصر، شبه قاره هند، شبه جزیره ایبری، شبه جزیره بالکان و... همواره از اهمیت بیشتری برخوردار هستند چرا که بیشترین تقابل های بشری در آنها روی داده است.
جغرافیای سیاسی ، ایران ، استعمار ، جنگ ، جنگ جهانی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.