بررسی چگونگی تاریخ سازی نادر ابراهیمی در رمان آتش بدون دود براساس الگوی سه سطحی فرکلاف
در پژوهش حاضر، سعی کرده ایم براساس نظریه «تحلیل گفتمان انتقادی» فرکلاف، از جانبداری های ایدیولوژیک نادر ابراهیمی و موضع گیری سیاسی او در قبال تاریخ سیاسی معاصر رمزگشایی کنیم. نادر ابراهیمی با توجه به تحولات تاریخی بین چاپ سه جلد اول (1359) وچهار جلد بعدی (1371)، یعنی دستگیری و انحلال گروههای مخالف در ایران و رنگ باختن شعارهای کمونیستی در سطح جهان، دست به تاریخ سازی در چهار جلد آخر رمان آتش بدون دود می زند و با ایجاد فضای گفتمانی جدیدی در داستان، به هدایت و کنترل افکار و باورها و ایدیولوژی غالب در میان مردم دست می زند. او چریک های چپگرا و کمونیست تاریخ معاصر را شخصیت های قدرت مدار و قهرمان داستان قلمداد می کند و تمامی تحرکات سیاسی و جنگ های پارتیزانی دهه های چهل و پنجاه را با مرکزیت این گروه به نمایش می گذارد. او برای توجیه و القای این جانبداری، از ایجاد تضاد و تقابل معنایی و یا حذف عامدانه کنش های گروه های مخالف استفاده می کند. همچنین با غیریت سازی گروه های سیاسی اسلامگرا و ملیگرا، گروه سیاسی مورد نظر خود را برجسته می سازد.
-
خوانش تطبیقی بازتاب هویت در رمان نوجوان عربی و فارسی براساس نظریه اریک اریکسون (مطالعه موردی: فاتن و هستی)
الهام خادمی، مرضیه آباد*، ، مهدی کرمانی
مجله زبان و ادبیات عربی، پاییز 1402 -
کودک سروده بمثابه ژانر
نسرین السادات ذوالفقاری، *
مجله سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، بهمن 1402 -
رابطه بسامد و توزیع صفات حسی با سلسله مرتبه متوسط قدرت درکی در داستان های کوتاه رئال و سوررئال فارسی معاصر
*، نرجس بانو صبوری
نشریه پژوهش های زبان شناسی، بهار و تابستان 1402 -
تحلیل محتوا و مقایسه مجموعه کتاب های آموزش نوین زبان فارسی و مجموعه کتاب های آموزش فارسی به فارسی با استفاده از بازبینه اعتبارسنجی
معصومه خدایی مقدم، عطیه کامیابی گل*،
مجله زبانشناسی و گویش های خراسان، زمستان 1401