خساست به مثابه ی «طریق هستی»؛ تحلیل نشانه معناشناختی خساست در حاجی آقا اثر صادق هدایت
حاجی آقا ازجمله آثار داستانی صادق هدایت، و برشی از زندگی مردی به نام حاجی ابوتراب است که در عین شهرت به نیکوکاری و خیرخواهی در بین اطرافیانش، در باطن فردی حیله گر و منفعت طلب است و ویژگی خساست و مال پرستی او از مرزهای یک احساس گذشته و به یک بیماری هولناک تبدیل شده است. آنچه بررسی احساس خساست از دیدگاه نشانه معناشناسی احساسات را اهمیت می بخشد تکیه بر جنبه بین الاذهانی و تعاملی، یا طبق اصطلاح لاندوفسکی، «سرایتی» این احساس است. بر این اساس، در این پژوهش برآنیم تا با پیروی از نظریات منسجم صاحب نظرانی همچون گرمس و فونتنی، درباره شکل گیری احساسات بشری، خساست را به عنوان نشانه معنا در این داستان تحلیل کنیم و به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که چگونه احساس خساست به منزله مدل احساسی فردی و مجرد، احساسی بین الاذهانی است و چگونه خساست حاجی آقا از مرز خصلتی شخصی می گذرد و بعدی اجتماعی پیدا می کند. در این راستا، ابتدا به بررسی چگونگی شکل گیری بعد احساسی گفتمان در این داستان خواهیم پرداخت و سپس نقش بعد اجتماعی را در شکل گیری خساست بررسی خواهیم کرد. در آخر، خواهیم دید که جایگاه خساست در این داستان، تا چه اندازه با الگوهای نظام مند نشانه معنا شناسی عواطف و احساسات مطابقت دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.