ادعای مهدویت سید محمد کلاردشتی در دوره ناصرالدین شاه (1309ق/1891م)؛ پیامدهای اجتماعی آن و فرجام مدعی
اندیشه مهدویت یا ظهور موعود تاکنون یکی از مسایل مهم و اساسی در ایران دوره اسلامی بوده است؛ اما این مسئله طی تاریخ دچار آسیب های فراوانی، ازجمله ظهور مدعیان دروغین شده و جامعه اسلامی را با مشکلاتی روبه رو ساخته است. این موضوع حتی تا دوره معاصر نیز تداوم داشته؛ چنان که در دوره قاجار نیز نمونه هایی از آن گزارش شده است. سیدمحمد کلاردشتی یکی از این مهدیان دروغین بود که در سال 1309ق/ 1892م، ادعای خود را در منطقه کلاردشت، علنی و گروهی از مردم را با خود همراه ساخت. اینکه زمینه های پیدایش و ادعای مهدویت او در این منطقه چه بود؟ حکومت وقت برای مقابله با او دست به چه اقداماتی زد و فرجام این شخص و حرکت او چه شد؟ مهم ترین سوالاتی است که در این پژوهش به آ نها پرداخته می شود. چنین به نظر می رسد که زمینه های پیدایش این مدعی مهدویت، شکاف میان افراد ایل خواجه وند با یکدیگر و با اهالی کلاردشت و حتی با دولت بود. اگر چه این شورش سرکوب و سیدمحمد کلاردشتی دستگیر و زندانی شد، اما پس از مدتی از زندان آزاد و برای او مقرری تعیین شد. این پژوهش بر آن است تا به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران و منابع کتابخانه ای، این موضوع را بررسی و تحلیل کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.