ضرورت ائتلاف راهبردی ایران و چین: متوازنسازی منافع مشترک و پرهیزهای مشترک
مطابق آموزه های نظریه اتحاد [1] و همکاری [2] در روابط بین الملل و به نظر گروهی از پژوهشگران داخلی و خارجی، دو کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین به رغم داشتن منافع مشترک فراوان در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی و با وجود برقراری برخی از سطوح مناسبات راهبردی همچنان فاقد شرایط و بایسته های لازم برای ورود به عرصه اتحاد و ایتلاف هستند. پرسش آن است که چه موانعی بر سر راه ارتقای روابط دو کشور از سطوح عادی و بعضا راهبردی به سطح اتحاد و ایتلاف وجود دارد؟ در پاسخ، گزاره ای که در چارچوب نظریه رژیم ها و با استفاده از دو مفهوم بنیادین منافع مشترک و پرهیزهای مشترک به مثابه فرضیه تقریر و به آزمون داده ها گذاشته شده، دلالت بر این نکته دارد که پرهیزهای مشترک ایران و چین در عرصه داخلی و تعاملات منطقه ای و بین المللی مانع از ارتقای مناسبات دو کشور از سطوح عادی و راهبردی به سطح ایتلاف و اتحاد می شود. برای اثبات/ابطال این فرضیه از روش توصیفی و تحلیلی و برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از منابع کتابخانه ای استفاده شده و در پایان این استنتاج حاصل آمده است که ارتقای مناسبات ایران و چین از سطوح عادی به راهبردی و سرانجام ایتلاف و اتحاد مستلزم متوازن سازی بین منافع مشترک و پرهیزهای مشترک است.