بررسی تاریخی مقایسه ای نظریه های مطرح در استنتاج طبیعی
استنتاج طبیعی روشی صوری (Formal) برای اثبات و استنتاج قضایا در علم منطق است. یاکوفسکی و گنتزن از پیشگامان منطق جدید در سال 1934، مستقل از یکدیگر، این روش را به عنوان نظریه ای جایگزین برای روش اصل موضوعی پیشنهاد دادند. یاکوفسکی با ارایه دو روش گرافیکی و شرح نویسی و گنتزن با ارایه الگوی نمودار درختی، شیوه استنتاجی خود را مبتنی بر چند پیش فرض و تعدادی قاعده به اثبات رساندند که توجه منطق دانان را به خود جلب کرد و البته کواین با تیزبینی و زیرکی خاص خود، به وجود برخی کاستی ها پی برد و در نتیجه، محدودیت هایی را بر قواعد وضع شده درباره سورها ایجاد کرد. بعدها اندیشمندانی همچون کپی، فیچ و لمون، با الهام از کواین، قرایت های دیگری از استنتاج طبیعی عرضه کردند. در مقاله پیش رو، کوشیده ایم تا ضمن تبیین نظریه استنتاج طبیعی با روشی توصیفی، تاریخی و تحلیلی، مهم ترین دیدگاه های منطق دانان این حوزه را بررسی کنیم، تا با مقایسه میان این دیدگاه ها، نقاط قوت و ضعف آنها آشکار گردد.
استنتاج طبیعی ، برهانک ، روش شرح نویسی ، روش گرافیکی ، گنتزن ، قواعد استنتاج ، یاکوفسکی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.