حقوق کیفری ایران در سنجه ی بین المللی جرم شناسی راست نو
نظریه ی بین المللی جرم شناسی راست نو، در دهه 1970 به دنبال بحران مالی گسترده در غرب، بر مبنای سیاست های اقتصادی نیولیبرال، مطرح و تحولاتی را در سیاست جنایی کشور ها ایجاد نموده است. اهم تاکید سیاست جنایی مبتنی بر این الگوی جرم شناسی، راهبرد سخت گیرانه ی کیفری و اتخاذ تدابیر حداکثری پیشگیری وضعی است که از گذر آن، هزینه های ارتکاب جرم افزایش و در نتیجه فرصت های مجرمانه کاهش یابد و تعیین مجازات در پرتو ریسک مداری متناسب با خطر صورت پذیرد.
شیوه ی توصیفی – تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای است.
اگرچه ارتباط معناداری میان آموزه های جرم شناسی راست نو و سیاستگذاری های اقتصادی وجود دارد، اما این نظریه جرم شناسی، ملازمتی با سامانه دادگری جمهوری اسلامی ایران نداشته است. تحولات سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی، غالبا با تاسی از آموزه های دین مبین اسلام زمینه را برای واکنش های متناسب، در راستای حراست از دستاوردهای انقلاب فراهم آورد. از این منظر، مجازات نمودی از حیات و هویت جامعه ای است که در برابر تعرض به هنجارها و ارزش های جامعه اعمال می شود.