چالش های اخلاقی و اجتماعی ناشی از اختلالات سیاسی ایران از انقلاب مشروطه تا سقوط قاجاریه
وجود چالش های اخلاقی ناشی از بحران های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مسئله ی ناگریز هر اجتماع و حاکمیتی است، در این میان آنچه می تواند موجبات مانایی و دوام یک حکومت را فراهم آورد، استفاده کامل از فرصت ها و مبارزه فعال عیله چالش هاست، اما اگر برای چالش ها فکری عاجل نشود، اندک اندک به بحران تبدیل شده و نهایتا می تواند کیان حاکمیت را در معرض تهدید جدی قرار دهد. حکومت قاجار خصوصا پس از انقلاب مشروطه دچار چنین وضعی شد، بحران های سیاسی و در هم تنیده شدن آن با بحران های اجتماعی باعث بوجود آمدن چالش های اخلاقی در این دوره شد که تاثیر زیادی در برافتادن قاجارها داشت. در واقع مساله اصلی این مقاله یافتن پاسخ مناسبی برای این پرسش است که: «بحران های سیاسی بعد از مشروطه، دارای چه نقش و جایگاهی در سرنگونی سلسله قاجار بودند؟» و اینکه این بحران ها چه چالش های اخلاقی را در این دوره بوجود آوردند؟ و این چالش های به چه طریق خود را نمایان می کرد؟
نتایج تحقیق حاکی از آن است که تراکم چالش های اخلاقی، بحران های سیاسی و نمایان شدن دیگر بحران های اجتماعی نشات گرفته از این بحران ها در ایران انقلاب مشروطه و ناتوانی دولت در رقابت با سازمان های قدرتمند اجتماعی برای ارایه استراتژی های بقای کارآمدتر برای تحول اجتماعی، موجب گرایش نیروهای اجتماعی به سوی تمرکز قدرت شده و شرایط را برای سقوط قاجاریه و ایجاد دولت مقتدر و حداکثری برای حل بحران ها فراهم کرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.