بازنمایی رویکردهای آموزش انتقادی در علوم انسانی (یک مطالعه خود مردم نگارانه)
در نظام آموزش عالی پرورش تفکر انتقادی توسط اعضای هییت علمی امری ضروری است این مهم در حوزه علوم انسانی ضرورت دو چندانی پیدا می کند. هدف پژوهش حاضر، بازنمایی رویکردهای آموزش انتقادی در علوم انسانی می باشد. به این منظور، این پژوهش به بازنمایی تعریف اساتید از تفکر انتقادی، چگونگی به چالش کشیدن دانشجویان، شیوه های تدریس و ارزشیابی در کلاس درس پرداخته است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع خود مردم نگاری می باشد. جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل 9 نفر از اعضای هییت علمی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان می باشد که از طریق نمونه گیری با بالاترین قدرت (بررسی مواردی که پدیده های موردنظر در آن ها بروز بسیار قوی دارد) انتخاب شده اند. داده ها به روش کدگذاری نظری و همچنین جهت تعیین کدها و موضوعات اصلی ازنرم افزار تحلیل داده های کیفی Nvivo10 استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مقایسه ای صورت گرفته است. جهت تعیین روایی پژوهش از سه روش اعتبارپذیری، انتقال پذیری و تایید پذیری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که اعضای هییت علمی با درک روشن ومتعهدانه از تفکر انتقادی، به چالش کشیدن دانشجو، استفاده از شیوه های تدریس فعال و در ارزشیابی ها با اهمیت دادن به فرایند کلاسی و همچنین استفاده از سوالات تشریحی با پاسخ های تحلیلی سعی در پرورش تفکر انتقادی در دانشجویان داشتند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که اعضای هییت علمی با درک درست از تفکر انتقادی و چگونگی آموزش آن می توانند آن را پرورش دهند و نتایجی که حاصل می شود چشمگیر خواهد بود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.