تروریسم و سیاست خارجی آمر کیا در خاورمیانه
تروریسم از مهم ترین مفاهیم عرصه نظری و عملی ساست بین الملل محسوب میشود. هدف این پژوهش تحلیل جایگاه تروریسم در سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه است. این مقاله با تفکیک سطوح سیاستهای اعلامی و نتیجه گرایی و با بهره گیری از مفهوم نهادمندی و دموکراسی در وضعیت دوران گذار و ارتباط آن با رویکرد پراگماتیسمی سیاست خارجی آمریکا به دنبال پاسخ به این سوال است که تروریسم چه جایگاهی در سیاست خارجی آمریکا بعد از 11سپتامبر داشته است؟ بر همین اساس فرضیه پژوهش چنین است؛ بعد از 11سپتامبر، سیاست خارجی آمریکا بر اساس سنت پراگماتیستی و رویکردی ابزاری به بهره برداری از تروریسم برای دستیابی به منافع خود پرداخته است. یافته های پژوهش نشان میدهند که نخست، 11سپتامبر کلید مشروعیت بخشی خشونت و مداخله گرایی بهشکل جنگ های پیش دستانه به بهانه مقابله با تروریسم بوده است و آمریکا به جای استراتژی مقابله، آن را فرصتی عاقلانه قلمداد کرده است؛ دوم، بین استراتژیهای امنیت ملی آمریکا، مقابله با تروریسم، حمایت از دموکراسی در خاورمیانه (در شکل گزینشی،) جنگ پیشدستانه ارتباط وجود دارد و دموکراسی مشروعترین ابزار پراگماتیستی در کنار مدیریت تروریسم است و میتواند اسلام را با تروریسم پیوند بزند؛ سوم، سنت پراگماتیستی سیاست خارجی آمریکا با تمسک به ابزار تروریسم، به اهداف متعدد خود دست یافته است که عبارتاند از دفاع از دموکراسی و ارزشهای لیبرالی از سوی آمریکا در کشورهای در حال گذار (انتقال) خاورمیانه، دستیابی به بازار نفت خاورمیانه و فروش تسلیحات.
-
سلفی گری در تونس؛ زمینه های ظهور، جریان های اصلی و بازبینی آرای فکری و سیاسی
بهرام اخوان کاظمی، فریبرز ارغوانی پیرسلامی*، سید جواد صالحی،
نشریه مطالعات سیاسی جهان اسلام، بهار 1403 -
النهضه تونس؛ تحول دموکراتیک یا عدول از اسلام گرایی
بهرام اخوان کاظمی، سید جواد صالحی، فریبرز ارغوانی پیرسلامی*،
نشریه مطالعات خاورمیانه، پاییز 1402