بررسی کارکرد استعاره های مفهومی در پرورش درون مایه رمان سمفونی مردگان
مقاله پیش رو می کوشد با تکیه بر «نظریه استعاره مفهومی» نظامهای استعاری حاکم بر رمان سمفونی مردگان (1368) را نشان دهد و بر اساس آنها برجسته ترین درونمایه های رمان را معرفی، و اثبات کند که این نظامهای استعاری قدرتمند، متن را به کل منسجم و یکپارچه ای تبدیل کرده است؛ از این رو با بررسی استعاره های خرد رمان، سه نوع استعاره مفهومی «جهتی»، «وجودی» و «ساختاری» در متن شناسایی و معرفی شده است که هر کدام یک مضمون محوری را پرورش می دهد. پژوهش به این نتیجه می رسد که مولف بر اساس این سه استعاره، جهان نگریها و مضمونهای حاکم بر ذهن خود را در قالب سه «نگاشت کلان» «قدرت، بالا است/ ضعف، پایین است»، «انسان، حیوان است» و «زندگی، جنگ است» عرضه کرده است. این طرحواره ها نمودار نظام فکری مسلط بر ذهن نویسنده است که به شکلی نامحسوس در سراسر متن گسترش یافته و سبب انسجام محتوایی آن نیز شده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.