شناسایی فرایند خلق و یادگیری دانش ملی و بررسی تاثیر آن بر تولید ناخالص داخلی با درنظر گرفتن نقش واسطه ای هوش ملی
پیشینه و اهداف:
رشد اقتصادی یک کشور وابسته به عوامل متعددی است که در این میان نقش دانش در آن غیر قابل انکار می نماید. مطالعات بسیاری نشان داده است که تولید ناخالص داخلی کشورها در اغلب موارد تحت تاثیر زیرساخت های دانشی یک کشور می باشد. اقتصاد دانش محور اقتصادی است که مستقیما بر اساس تولید، توزیع و مصرف دانش شکل گرفته باشد و سرمایه گذاری در دانش و صنایع دانش پایه مورد توجه خاص قرار گیرد. در این اقتصاد که سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی از فعالیت های مبتنی بر دانش و دانش آفرین است، دانش بیش از عوامل سنتی نظیر کار و سرمایه موجب تولید می شود و ارزش بسیاری از شرکت های نرم افزاری و فناوری زیستی، ناشی از سرمایه های غیر فیزیکی یعنی دانش و امتیازات علمی آنها است. بر این اساس، خلق دانش یک سلاح ضروری در دنیای امروز بوده و بدون یک فرآیند مستمر خلق دانش هر جامعه ای محکوم به تباهی می باشد. خلق و یادگیری دانش، ایجاد دانش جدید یا جایگزینی و به سازی دانش موجود از طریق روابط اجتماعی و همکاری های سازمانی است و ایجاد و بهره برداری از دانش، سهم عمده ای در ایجاد ثروت در اقتصاد دانش محور دارد. مسئله اینجاست که تاکنون به موضوع خلق و یادگیری دانش در سطح ملی پرداخته نشده است. روش و
با استفاده از روش کیفی-کمی ابتدا با تکیه بر تکنیک اکتشافی دلفی به شناسایی و تبیین فرایندهای خلق و یادگیری دانش ملی پرداخته شد. سپس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مقدار آماره تی بین ابعاد شناسایی شده و متغیر خلق و یادگیری دانش ملی معنادار و بزرگتر از 96/1 به دست آمده و مورد تایید قرار گرفتند.
همچنین با تحقیق پیمایشی و استفاده از پرسشنامه، تاثیر فرایند خلق و یادگیری دانش ملی بر تولید ناخالص داخلی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای هوش ملی با استفاده از آمون سوبل سنجیده و مشخص شد که با ورود متغیر میانجی گر هوش ملی، بتای استاندارد برای رابطه بین خلق و یادگیری دانش ملی و تولید ناخالص داخلی از 80/0 به 18/0 کاهش یافته اما معنی دار می باشد.
بنابراین، نقش متغیر هوش ملی، میانجی گری جزیی است یعنی با حفظ تآثیر رابطه ی متغیر اصلی خلق و یادگیری دانش ملی، اثر واسطه ای هوش ملی نیز بر تولید ناخالص داخلی تاثیرگذار است. این پژوهش محدودیت هایی نیز به همراه داشت. یکی از این محدودیت ها تفکر کلیشه ای در خصوص فرایند خلق دانش بود. در این پژوهش تنها از یکی از ابعاد مدیریت دانش یعنی "خلق دانش" استفاده شد. در حالی که می توان برای ارتقاء عملکرد ملی به جای این که تنها به خلق دانش در سطح ملی بیندیشیم به کلیه فرایندهای چرخه مدیریت دانش در جامعه توجه داشته باشیم. بر این اساس پیشنهاد می شود سایر محققین ابعاد دیگر چرخه مدیریت دانش را نیز در نظر گرفته و یک گام فراتر روند.
-
شناسایی موانع توسعه ای متاورس در کتابخانه های دیجیتال مبتنی بر نظریه مبنایی
*، راحله کریمیان
نشریه بازیابی دانش و نظام های معنایی، تابستان 1403 -
واکاوی عوامل موثر بر عملکرد و نوآوری سازمان در شرکت های توسعه نرم افزار با توجه به نقش مدیریت دانش و سرمایه فکری مبتنی بر تکنیک فراترکیب
زهره توزنده جانی، *، میرفیض فلاح شمس
مجله علوم پزشکی رازی، شهریور 1402 -
توسعه مدل ساختاری فرایندهای خلق دانش ملی با استفاده از ترکیب روش های دلفی و مدلسازی ساختاری تفسیری
، *
فصلنامه فناوری آموزش، بهار 1398