ایران و شبه جزیره کره: تداوم پراگماتیسم کلاسیک در سیاست خارجی
بطور کلی، رهیافت ایران در قبال شبه جزیره کره رفتار نسبتا غیرمتعارفی در مقایسه با الگوی کلی سیاست سازی خارجی آن بوده است. چه در دوره پهلوی و چه در زمان جمهوری اسلامی، ایران دارای جهت گیری نسبتا کمرنگ ولی اغلب فعالی در قبال هم کره جنوبی و هم کره شمالی بوده است تا بتواند در آن منطقه خاص جغرافیایی تا حد ممکن به تمام اهداف مدنظر خود در حوزه های سیاسی، نظامی، اقتصادی، مالی، فناورانه، و فرهنگی برسد. پژوهش حاضر ضمن تمرکز بر چارچوب تحلیلی پراگماتیسم، استدلال می کند که در چندین دهه گذشته سیاست ایران نسبت به هر دو کره از نوعی پیوستگی و کارآمدی نسبی برخوردار بوده است، چرا که هدف اصلی تهران آن بوده است تا اهداف متعدد خود در شبه جزیره را بی سروصدا و تا حدودی با پرداخت هزینه ای کم تامین نماید. مهم تر آنکه، سیاست ایران در قبال شبه جزیره کره، بویژه در دوره جمهوری اسلامی، و درس هایی که دیپلماسی کشور از تعاملات نسبتا چندبعدی خود با هر دو کره بدست آورد، می توانست بعنوان الگوی الهام بخشی برای سیاست سازی خارجی نسبت به برخی دیگر از مناطق مهم دنیا که دارای منافع حیاتی زیادی برای ایران هستند مورد استفاده قرار گیرد.
ایران ، کره جنوبی ، کره شمالی ، پراگماتیسم ، سیاست خارجی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.