نقش فقه در تمدن سازی اسلامی
فقه تمدنی به دور از تنگ نظری، نگاه کلان به حوزه های فردی، اجتماعی، حکومتی و تمدنی در سطح ملی و بین المللی دارد و عناصرتعیین کننده ای چون زمان و مکان را بازشناخته و تاثیر آنها را در تعیین هویت موضوعات به روشنی درک کند، زیرا فقه تمدنی مرحله ای بالاتر از فقه حکومتی و فقه اجتماعی است، که در مبانی کلامی، دین را حداکثری و پوششدهنده کلیه سطوح نیازهای انسان میداند؛ و در مبانی تفسیر متن، کلیه گزارههای دین را در حیطه استنباط قرار میدهد و در روش استنباط نیز، اجتهاد سیستمی را پیشنهاد میکند که مبتنی بر تجمیع ادله با منطق پایه سیستمها است و در نظام واره اندیشه تمدنی به برنامه ریزی برای اداره جامعه و دادن طرحهای دقیق فقهی برای آیندهای که قرار است، تمدن اسلامی به مرحله تکامل خود برسد و تمدن نوین ایجاد شود، میپردازد، از این رو، مقاله حاضر می کوشد به این سیوال که فقه چه نقشی در تمدن سازی دارد؟ و آیا فقه علاوه بر پاسخگویی به مسایل فردی، تامین کننده نیازهای علمی جامعه، برای پیشرفت و توسعه است یا نه؟ پاسخ دهد.