اثربخشی یادگیری سازگار با مغز بر یادگیری خودتنظیمی و درگیری تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول
مطالعات حاکی از این است که مغز انسان حاوی کاربردهای ویژه ای برای بهبود یادگیری بوده و معلمانی که تیوری های جدید آموزش مبتنی بر مغز را استفاده می کنند، تجارب یادگیری دانش آموزان را تا سطح بالایی افزایش می دهند. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی یادگیری سازگار با مغز بر یادگیری خودتنظیمی و درگیری تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول انجام شد.
پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه نهم مدارس متوسطه اول شهر ماکو در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه ای به حجم 30 نفر (15 نفر برای گروه آزمایش و 15نفر برای گروه گواه) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های درگیری تحصیلی (AES) و راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) بود. اساس آموزش مبتنی بر یادگیری سازگار با مغز، پیاده سازی 12 اصل یادگیری مغزمحور کاین و همکاران (2005) بود که مجموعا در 8 جلسه 50 دقیقه ای اجرا شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در برنامه SPSS انجام شد.
یافته ها:
یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر یادگیری سازگار با مغز منجر به تفاوت معنی دار بین گروه ها در یادگیری خودتنظیمی به میزان 47 درصد و در درگیری تحصیلی به میزان 53 درصد شده است (05/0 <p).
نتیجه گیری:
با توجه به یافته ها، یادگیری سازگار با مغز منجر به افزایش میانگین نمرات شرکت کنندگان گروه آزمایش در یادگیری خودتنظیمی و درگیری تحصیلی نسبت به گروه گواه شده است. ازاین رو می توان مطرح کرد یادگیری سازگار با مغز بر یادگیری خودتنظیمی و درگیری تحصیلی دانش آموزان موثر است. به این صورت که در یک محیطی که سرشار از حضور مولفه های مغزمحور باشد یادگیری روند صعودی داشته و به اثرات مثبتی در نگرش، درگیری تحصیلی و خودتنظیمی دانش آموزان می انجامد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.