تطبیق سفرهای چهارگانه عارف در منظر ملاصدرا و نظریه تک اسطوره جوزف کمبل
اسطوره در نظریه تک اسطوره کمبل، بعد از طی سه مرحله مناسک گذار «جدایی»، «تشرف» و «بازگشت»، پس از تحول آگاهی، از مرزهای دوگانگی فراتر رفته و به وحدت می رسد. عارف نیز، در منظر ملاصدرا، طی چهار مرحله سفر، از کثرت به وحدت رسیده و پس از مراجعت، با تکیه بر نبوت تشریعی به استمداد از خلق می پردازد. پرسش این است که در تطبیق این دو نوع سفر یعنی سفر اسطوره در نظریه تک اسطوره و سفر چهارگانه عارف در اسفار، چه شباهت ها و تفاوت هایی می توان یافت؟ این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و تطبیقی نشان می دهد که مراحل مناسک گذار اسطوره، قابل انطباق با چهار سفر عارف می باشد، به نحوی که مراحل مختلف جدایی در اسطوره با سفر اول، مرحله تشرف با سفر دوم، ناظر بر اتحاد با خدا و ولایت تامه و مرحله بازگشت نیز با دو سفر سوم و چهارم، قابل انطباق است. همان گونه که عارف در سفر سوم به مقام فرق بعد از جمع و در سفر چهارم به نبوت تشریعی رسیده و در میان خلق باز می گردد، اسطوره نیز، به ارباب جهان تبدیل گشته و به یاران خود برکت و فضل نازل می کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.