مقایسه اثربخشی روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با رویکرد یکپارچه نگر (مبتنی بر چهار عامل مشترک) بر همجوشی شناختی در زنان اقدام کننده به خودکشی
اقدام به خودکشی به منزله عملی خود ویرانگر، به صورت آگاهانه و هدفمند در بین زنان در حال افزایش است این مطالعه به منظور بررسی مقایسه اثر بخشی دو رویکرد یکپارچهنگر مبتنی بر چهار عامل مشترک و رواندرمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش بر همجوشی شناختی زنان اقدام کننده به خودکشی انجام شد.
پژوهش حاضراز نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری میباشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان اقدام کننده به خودکشی که در سال 1399 در بیمارستانهای استان خراسان شمالی بستری بودند تشکیل دادند. نمونه این پژوهش شامل 16 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به طریق گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی (8 نفری) قرار گرفتند سپس یک گروه مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دیگر رواندرمانی یکپارچه نگر را به مدت 8 جلسه دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه همجوشی شناختی گیلاندرز وهمکاران (2010) بود. اطلاعات در سه مرحله، قبل از مداخله، در پایان مداخله و دو ماه بعد از اتمام مداخله جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. SPSS تحلیل داده ها از طریق نرم افزار تحلیل آماری نسخه 26 انجام شد. < 0,230 ،eta =
نتایج نشان داد هر دو روش درمانی بر همجوشی شناختی موثر بودند ولی بین دو روش درمانی (0,101 F = 1,578 ،P)، تفاوت معنی داری وجود نداشت. همچنین در مولفه های همجوشی شناختی بین دو گروه تفاوت معنیداری گزارش نشد.
با توجه به اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد یکپارچه نگر و رواندرمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش بر کاهش همجوشی شناختی در زنان اقدام کننده به خودکشی این دو روش درمان میتوانند گزینه های مناسبی برای بهره گیری متخصصان سلامت روان فعال در این زمینه باشند.