بررسی تطبیقی مضامین عرفانی سوره یوسف (ع) در تفسیر خواجه عبداله انصاری و تفسیر صفی علیشاه
از نخستین سده های اسلامی، عرفان به صورت یکی از ارکان معرفت در کردار و نوشتار بسیاری از فرهیختگان مسلمان، راه یافت. مفسران قرآن کریم از جمله کسانی بودند که از این دریای معرفت در تفسیر آیات قرآن بهره گرفتند. خواجه عبداله انصاری، عارف قرن پنجم هجری، در نثر مسجع خویش و در قالب مناجات، علاوه برطرح مضامین عرفانی و سیر و سلوک عملی، مسایل اخلاقی و تعلیمی را نیز به اشاره بیان میکند. در قرن سیزدهم هجری نیز عارفی شیعی به نام «صفی علیشاه» تفسیری منظوم از قرآن نگاشته و در آن مضامین عرفانی را در قالب سیر و سلوک عملی بیان کرده و گاهی نیز به این مضامین، رنگ فلسفی داده است. آمیخته شدن حکمت و عرفان و نزدیک شدن عقل و دل در این تفسیر منظوم به خوبی مشاهده میشود. سوره یوسف (ع) یکی از بستر های مهم بیان مضامین عرفانی قرآن است. نگارنده در مقاله پیش رو، با تکیه بر این سوال اساسی که میزان اشتراک و افتراق دیدگاه های عرفانی سده پنجم و سیزدهم هجری در تفسیر آیات شریف قرآن تا چه اندازه است، به بررسی تطبیقی مضامین عرفانی سوره یوسف (ع) در دو تفسیر یادشده پرداخته است؛ تفاسیری با ویژگی های متفاوت که مربوط به دو دوره مختلف از عرفان اسلامی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.