تبیین الگوی خلاقیت بر اساس هیجان اندیشه با میانجی گری هوش تجربی در دانش آموزان
پرورش خلاقیت یکی از اهداف اساسی هر نظام آموزشی است که یکی از متغیرهای مرتبط با خلاقیت، هیجان اندیشه است. هدف مطالعه حاضر تبیین الگوی خلاقیت بر اساس هیجان اندیشه با میانجی گری هوش تجربی در دانش آموزان متوسطه دوم بود.
روش پژوهش حاضر، توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر رشت که در سال تحصیلی 98-97 در مدارس دولتی مشغول به تحصیل (به تعداد 1000 نفر) بود. 249 نفر بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای، به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سنجش خلاقیت، هیجان اندیشه و آزمون مکعب های Kohs استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS-23 انجام شد.
نتایج نشان داد خلاقیت با همه متغیرها دارای ضریب همبستگی مثبت و معنادار است. هوش تجربی نیز با همه متغیرهای هیجان اندیشه بجز متغیر جنب و جوش رابطه معنادار دارد (01/0<P). نتایج تحلیل مدل نشان داد که هوش تجربی در رابطه بین هیجان اندیشه با خلاقیت به صورت جزیی نقش میانجی دارد (001/0<P).
هوش تجربی رابطه بین هیجان اندیشه و خلاقیت را به صورت جزیی میانجی گری نمود. در نتیجه می توان در دانش آموزان با پرورش خلاقیت در مدرسه هوش تجربی آنها را ارتقا داد که این امر خود منجر به هیجان اندیشه بیشتر می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.