تجارب آسیب های دوران کودکی و صفات تاریک شخصیت در زنان: نقش میانجیگری حمایت اجتماعی
هدف از پژوهش حاضر، تعیین نقش تجارب آسیب های دوران کودکی با صفات تاریک شخصیت با میانجیگری حمایت اجتماعی بود. جامعه آماری زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در بازه زمانی بهمن 1399 تا خرداد 1400 بود که پس از انجام مصاحبه اولیه 250 زن واجد شرایط با رعایت ملاک های ورود و خروج از پژوهش به شیوه هدفمند در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های آسیب های دوران کودکی، ویژگی شخصیتی تاریک و حمایت اجتماعی ادراک شده پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضرایب همبستگی و معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایح ضرایب همبستگی نشان داد بین حمایت اجتماعی با نمره کل صفات تاریک شخصیت و مولفه های خودشیفتگی، ماکیاولیسم و جامعه ستیزی همبستگی منفی و بین سوء استفاده عاطفی، سوء استفاده جسمی، سوء استفاده جنسی، غفلت عاطفی و غفلت جسمی با نمره کل صفات تاریک شخصیت و مولفه های خودشیفتگی، ماکیاولیسم و جامعه ستیزی و با حمایت ادراک شده و مولفه های حمایت ادراک شده از سوی خانواده، حمایت ادراک شده از سوی افراد مهم و حمایت ادراک شده از سوی دیگران همبستگی منفی در سطح 01/0= α معنی دار دارد. نتایج مدل ضرایب مسیر نشان داد که بین مولفه های اسیب دوارن کودکی (سوء استفاده عاطفی، سوء استفاده جسمی، سوء استفاده جنسی، غفلت عاطفی و غفلت جسمی) با صفاات تاریک شخصیت و حمایت اجتماعی رابطه مستقیم معناداری به دست آمد. همچنین بین حمایت اجتماعی با صفات تاریک شخصیت رابطه مستقیم منفی معناداری وجود دارد. تجارب آسیب های دوران کودکی از آسیب پذیری شخصیت و تجارب دیرپای دوران رشد تاثیر پذیرفته و این عوامل در گذر زمان بر پیچیدگی صفات شخصیت می افزاید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.