ملوک الطوایفی، دولت ملی یا دولت ملت: واکاوی فهم دولت- ملت در اندیشه روشنفکران دوره قاجار
پرسش اساسی مطالعه حاضر پیرامون واکاوی مفهوم دولت مدرن در اندیشه های متفکران دوره قاجار و نوع نگاه هنجاری آن ها در زمینه تعریف محدوده و چارچوب دولت مدرن مدون شده است.
هدف و
مطالعه حاضر در چاچوب جامعه شناسی تاریخی مبتنی بر شناسایی روندهای موجود دولت سازی در دوره قاجار و عرصه سیاسی-اجتماعی در آن دوره، درصدد بررسی ساختمان ذهنی-فکری روشنفکران ایرانی دوره قاجار پیرامون دولت و سیاست در هنگامه کشاکش اولیه میان سنت و مدرنیته برآمده است.
تحلیل مستندات موجود حاکی از آن است که توفیق در اقداماتی چون حذف گروه های مخالف و مرکزیت بخشی به قدرت، نوسازی دستگاه دیوان یا اصلاح ساختار ارتش، و حتی قرار گرفتن در مدار نظام اقتصاد جهانی، به خودی خود نمی توانست به تکوین دولت مدرن در ایران عصر قاجار بیانجامد؛ در مقابل موضوع سرزمینی شدن (مرزهای مشخص) و انباشت سرمایه در تامین منابع مالی، از محوریت اساسی برخوردار بودند. همچنین، از میان روشنفکران منتسب به عصر مشروطه، میرزا ملکم خان با تاکید بر انحصار قدرت و کنترل ابزار اجبار، استقرار دستگاه دیوان کارآمد، تجدید ساختار ارتش، لزوم وحدت ملی و مهیا ساختن شرایط تولید و انباشت سرمایه، تصور روشن و جامع تری از ماهیت، چیستی و کارویژه های دولت ارایه داد.
علاوه بر آن، مهمترین نکته در راستای بنیان های فکری دولت مدرن در ایران عصر قاجار همپوشانی تفکرات اندیشمندان محوری آن دوره از جمله میرزا ملکم خان با تفکرات متفکرانی مانند چارلز تیلی است که هر دو بر تناسب وضعیت جوامعی مانند ایران (چندفرهنگی-چندقومی) با ساختی از قدرت به نام "دولت ملی" به معنای نوعی دولت مدرن فراگیر به لحاظ فرهنگی-قومی (ایالات متحده و سوییس) در مقابل "ملت-دولت" به مثابه دولت مبتنی بر ملت واحد (مانند آلمان) تاکید دارند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.