بررسی ارتباط نظام تخیلی و خاستگاه فرهنگی منظومه ورقه و گلشاه برمبنای نظریه ژیلبر دوران

پیام:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
تخیل، فضایی بی کران در ذهن شاعر ایجاد می کند که موجب خلاقیت و تجلی هنری او می شود. هسته تفکر شعر، ریشه در تخیل شاعر دارد؛ زیرا گویای طرز تلقی شاعر از جهان و محیط پیرامونش است. این عنصر، اصلی ترین عنصر سازنده ادبیات غنایی و حماسی به شمار می آید. منظومه غنایی- حماسی ورقه و گلشاه عیوقی به پیروی از ساختار و داستان عروه و عفرای عربی سروده شده و با توجه به خاستگاه عربی آن، بسیاری از عناصر فرهنگی و اجتماعی جامعه مذکور را نمایان کرده است. در تصویرسازی های این اثر، نظام تخیل به شکل منظومه ای تودرتو و با کاربست نمادهایی با ارزش گذاری مثبت و منفی مورد استفاده قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، بررسی و کشف نظام تخیلی منظومه ورقه و گلشاه براساس الگوی ژیلبر دوران است. نتایج پژوهش نشان می دهد نظام تخیل در این منظومه، هم در بخش نمادهای با ارزش گذاری مثبت (عروجی، تماشایی و جداکننده) و هم در بخش نمادهای با ارزش گذاری منفی (سقوطی، تاریکی و حیوانی) بیانگر این است که حادثه داستانی در سرزمینی کاملا بدوی با ساختار فرهنگی و اجتماعی خاص عربی ساخته و پرداخته شده است؛ بنابراین از این منظر، نظام تخیل و حوادث داستان، همسویی کاملی با یکدیگر دارند.
زبان:
فارسی
صفحات:
137 تا 162
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2383428