عصمت اسماعیلی
-
توجه به تاریخ ادبیات و زندگی نامه نویسی، با نگارش تذکره ها، به ویژه در دوره حکومت گورکانیان در هند، بیش از هر زمان دیگر بوده است. تذکره نویسان از ابزار متعددی برای ارتقای جایگاه ادبی کتاب های خود و نشان دادن قدرتشان در خلق یک اثر ادبی استفاده می کردند. یکی از این ابزارها، قصه ها و روایات قصه گونه است که درباره شخصیت های مطرح شکل گرفته است. برای درک و سنجش بهتر این روایات قصه گونه و اینکه تا چه حد زبان این بخش از تذکره ها به ادبیات نزدیک می شود، نیاز به ابزاری چون بررسی برجسته سازی های زبانی آن وجود دارد. بر اساس آنچه فرمالیست های روسی مطرح کرده اند، آشنایی زدایی از زبان معیار، موجب ایجاد متنی ادبی می شود و وسیله آشنایی زدایی، برجسته سازی زبانی به دو روش قاعده افزایی و هنجارگریزی است. بی شک، قصه های موجود در تذکره ها، بستری مناسب برای تثبیت موقعیت تذکره نویسان به عنوان ادیبی آگاه به ظرایف زبانی بوده و این مقاله در پی نشان دادن همین بخش ادبی در تذکره هاست.کلید واژگان: برجسته سازی, هنجارگریزی, قاعده افزایی, قصه, تذکره, تذکره های دوره گورکانیان هندAttention to literary history and biography through writing Tazkira (biographies), especially during the Mughal Empire's reign in India, has been more prominent than ever. Biographers employed various means to enhance their books' literary status and demonstrate their power in creating a literary work. One of these means is the use of stories and narratives about outstanding characters. In order to better understand these narratives and measure literariness of their language, it is required to use such means as the study of linguistic foregrounding. According to Russian formalists, standard language defamiliarization leads to the creation of a literary text, and the means of defamiliarization is the linguistic foregrounding in two ways; extra regularity and deviations. Undoubtedly, the stories in biographies have been a proper platform for establishing the biographers' position as a writer aware of linguistic subtleties. This article seeks to display such literariness in the biographies.Keywords: foregrounding, Deviation, extra regularity, story, Tazkira, the Tazkiraes of Mughal Empire in India
-
تخیل، فضایی بی کران در ذهن شاعر ایجاد می کند که موجب خلاقیت و تجلی هنری او می شود. هسته تفکر شعر، ریشه در تخیل شاعر دارد؛ زیرا گویای طرز تلقی شاعر از جهان و محیط پیرامونش است. این عنصر، اصلی ترین عنصر سازنده ادبیات غنایی و حماسی به شمار می آید. منظومه غنایی- حماسی ورقه و گلشاه عیوقی به پیروی از ساختار و داستان عروه و عفرای عربی سروده شده و با توجه به خاستگاه عربی آن، بسیاری از عناصر فرهنگی و اجتماعی جامعه مذکور را نمایان کرده است. در تصویرسازی های این اثر، نظام تخیل به شکل منظومه ای تودرتو و با کاربست نمادهایی با ارزش گذاری مثبت و منفی مورد استفاده قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، بررسی و کشف نظام تخیلی منظومه ورقه و گلشاه براساس الگوی ژیلبر دوران است. نتایج پژوهش نشان می دهد نظام تخیل در این منظومه، هم در بخش نمادهای با ارزش گذاری مثبت (عروجی، تماشایی و جداکننده) و هم در بخش نمادهای با ارزش گذاری منفی (سقوطی، تاریکی و حیوانی) بیانگر این است که حادثه داستانی در سرزمینی کاملا بدوی با ساختار فرهنگی و اجتماعی خاص عربی ساخته و پرداخته شده است؛ بنابراین از این منظر، نظام تخیل و حوادث داستان، همسویی کاملی با یکدیگر دارند.کلید واژگان: ورقه و گلشاه, عیوقی, فرهنگ عربی, ژیلبر دوران, نظام تخیلImagination creates an infinite atmosphere in the poet's mind that leads to his creativity and artistic expression. The core of poetic thinking is rooted in the poet's imagination; Because it shows the poet's attitude towards the world and its surroundings. This element is considered to be the main building block of lyrical and epic literature. The lyrical-epic poem of Vargheh and Galshah Ayouqi has been written following the structure and story of Arwa and Afra in Arabic, and according to its Arabic origin, it has revealed many cultural and social elements of the mentioned society. On the other hand, in the illustrations of this work, the system of imagination has been used in the form of nested systems and by using symbols with positive and negative evaluations. The main purpose of this research, which has been done by descriptive-analytical method, is to study and discover the imaginary system of Vargheh and Galshah systems based on Gilbert Durand's model. The results show that the system of imagination in this system, both in terms of positively valued symbols (ascending, spectacular and separating) and in terms of negatively valued symbols (falling, darkness and animal) indicates that an accident story is made and told in a completely primitive land with a special Arab cultural and social structure; Therefore, from this perspective, the system of imagination and the events of the story are in perfect harmony with each other.Keywords: Vargheh, Galshah, Ayouqi, Arabic culture, Gilbert Durand, system of imagination
-
در ادوار ادب فارسی، شعر دوره مشروطه، بیش از هر دوره ای با مضامین سیاسی آمیخته است و این مضامین می تواند بستر مناسبی برای بروز هر نوع خشونت، ازجمله خشونت زبانی باشد. فرخی یزدی، یکی از شاعران مطرح این دوره است که برای بررسی خشونت زبانی، نمونه مناسبی است. از میان اندیشمندانی که به مسئله چگونگی بروز خشونت در زبان پرداخته اند، مالکین است. او برای نشان دادن چگونگی بروز خشونت در زبان، شش الگومعرفی می کند که زبان طبق این الگوها بستری برای گوینده فراهم می سازد تا به اعمال خشونت بپردازد. در این مقاله، به چگونگی بروز خشونت در ده شعر فرخی یزدی، طبق رویکرد گفتمانی مالکین پرداخته ایم. ملاک انتخاب این اشعار این بوده که فرخی در آن ها، بیش از دیگر اشعار خود، از واژگان خشونت آمیز و لحن خشونت بار استفاده کرده است. مطابق نتایج به دست آمده در این پژوهش، فرخی یزدی از الگوی زبانی شماره 2 بیش از الگوهای دیگر برای اعمال خشونت بهره برده است. مطابق این الگو، زبان می تواند سلاح مستبدانه ای برای تسلط و ویرانی باشد. استفاده فراوان فرخی از کلمات خشونت بار موجب شده است بسامد استفاده از الگوی شماره 2 بیش از الگوهای دیگر باشد. فرخی از الگوی شماره 5 کمتر از بقیه الگوها استفاده کرده است. مطابق الگوی شماره 5 زبان می تواند قدرت را دربر گرفته، کنترل کند. این الگو که به بررسی بازتاب ایدیولوژی در زبان می پردازد، در اشعار منتخب، کمتر استفاده شده است.کلید واژگان: خشونت زبانی, شعر مشروطه, مالکین, فرخی یزدیIn the period of Persian literature, the poetry of the constitutional period is more than ever mixed with political themes, and political themes can be a proper basis for any kind of violence, including verbal violence. Farrokhi Yazdi is one of the prominent poets of this period who is a good example for studying verbal violence. Malkin (2004) is one of the scholars who have addressed the issue of violence in language. He introduces six patterns to illustrate how violence in language occurs, in which language provides a framework for the speaker to apply violence according to these patterns. In this article, we discuss how violence is manifested in 10 poems by Farrokhi Yazdi according to the discourse approach of Malkin (2004). Our criterion for choosing these poems was that Farrokhi used violent words and a violent tone more than any other in his poems. According to the results of this study, Farrokhi Yazdi has used the second pattern more than any other pattern of violence. According to this pattern, language can be a tyrannical weapon of domination and destruction. Frequent use of violent words by Farrokhi has made the second pattern more frequent than other templates. Farrokhi has used pattern number 5 less than the rest of the patterns. According to the fifth pattern, language can embrace and control power. This pattern, which examines the reflection of ideology in language, has been used less frequently in selected poems.Keywords: Linguistic Violence, Constitutional Poetry, Malkin, Farrokhi Yazdi
-
بخش قابل توجهی از شاخصهای سبک اگزیستانس« مرگ، رنج، ترس وگناه » در آثار صادق چوبک تبلور یافته است. این نویسنده میکوشد تا زشتیها وفساد ونابرابریهای موجود اجتماع را در برابر چشم خوانندگان به تصویر بکشد، علاوه بر آن پیامدهای این بی عدالتی را نیز به تصویر بکشد. در اینجا سوال اصلی پژوهش مطرح میشود که مهمترین شاخصهای سبک اگزیستانس در داستانهای «سنگ صبور، انتری که لوطیش مرده بود و آتما سگ من چگونه نمود یافته است؟ فلسفه اگزیستانس تحلیل خود از سرنوشت بشر رابر سه استنباط بنیادی استوار ساخت و سه نشانه هستی برای آن در نظر گرفت. هدف این مقاله روشنگری سه اصل اگزیستانس (استحسانی، اخلاقی وایمانی) در آثار صادق چوبک است. نتایج تحقیق حاکی از تا ثیر جهانبینی چوبک از تحلیلهای فیلسوفان است. صادق چوبک به عنوان نویسنده اجتماعی، شناخت درستی از جامعه، دردها ومشکلات اساسی آن دارد.داستانهای این نویسنده سراسر پراز مضامینی چون « مرگ، رنج، ترس وگناه »است که این امرخود از مهمترین دغدغه های اگزیستانسها است . در تحلیل شخصیت داستانهای « سنگ صبور و آتما سگ من» به این نتیجه رسیدیم که اکثر این شخصیتها از مر حله اگزیستانس استحسانی واخلاقی بالاتر نمیروند، وبه مرحله اگزیستانس ایمانی نایل نمیگردند.در مقابل در داستان انتری که لوطیش مرده بود، انتر داستان مرحله اگزیستانس ایمانی را تجربه میکند.
کلید واژگان: شاخصهای سبکی, اگزیستانس, صادق چوبک, روشنگری اگزیستانسJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:13 Issue: 54, 2020, PP 267 -286Much of the existential style indicators of "death, suffering, fear and sin" exist in the works of Sadegh Chubak. The author tries to portray the ugliness and inequality of society in the eyes of the readers, in addition to depicting the consequences of this injustice. The main research question here is how did the most important indicators of existential style emerge in the stories of "The Stone of Patience, the Entry of the Dead and the Atma of My Dog?" Existentialist philosophy based its analysis of Raber's fate on three fundamental inferences and considered three signs of existence for it. The purpose of this article is to elucidate three existential principles (sensory, moral and faith) in Sadegh Chubak's works. The results show that Chubak's worldview is influenced by philosophers' analysis. As a social writer, Sadegh Chubak has a good understanding of society, its pains and problems. The author's stories are full of themes such as "death, suffering, fear and sin", which is one of the most important concerns of existences. In character analysis of the stories of "The Stone of Patience and My Dog Atma" we conclude that most of these characters do not rise above the solitude of moral and existential existence, and do not reach the stage of faith existence. Experiences faith.
Keywords: : Lightness Indicators, Existence, Sadegh Chubak, ExistentialEnlightenment -
زبان خبر به بخش حقیقی زبان، و زبان ادب، به بخش غیرحقیقی زبان مرتبط است. به اعتقاد برخی صاحبنظران، بهره گیری از زبان ادب و فنون بلاغت در خبر، خلاف سادگی است و سبب ابهام در فهم مخاطب، دورشدن از زبان معیار و در نتیجه کاهش سرعت اطلاع رسانی میشود. اما واقعیت آن است که نوع ارتباط با مخاطب در رادیو و تلویزیون، غیرمستقیم است؛ از این رو تاثیرگذاری و صمیمیت کمتری وجود دارد و به همین علت رسانه با بهره گیری از فنون بلاغت در کنار عناصر فرازبانی نظیر لحن و زبان بدن و جز آن، این خلاء را پر میکند. این پژوهش با روش توصیفی–تحلیلی، درستی یا نادرستی بهره گیری متون خبری از فنون بلاغت سنتی و بلاغت احیاشده (استعاره مفهومی) را بررسی میکند. نتایج پژوهش نشان میدهد، زبان ادب نیز همچون زبان خبر هدفی جر تاثیرگذاری بر مخاطب و رساندن مقصود به بهترین وجه ندارد؛ ازاین رو به کارگیری فنون بلاغت در متون خبری تا جایی که متن را مبهم نکند و انتقال معنا را به تاخیر نیندازد، مفید و حتی لازم است. همچنین به کارگیری استعاره های مفهومی در بیشتر موارد، نه تنها ابهامی در خبر ایجاد نمیکند و از عوامل انحراف در زبان معیار نیست، در جذب مخاطب و تاثیرگذاری بیشتر بر او و درک بهتر پیام خبر موثر است.
کلید واژگان: بلاغت, استعاره مفهومی, زبان خبر, زبان معیار, زبان ادب -
اگزیستانس (فلسفه اصالت وجود) یکی ازمهمترین و تا ثیرگذار ترین مکتبهای فلسفی و ادبی جهان است که مهد پیدایش آن » اروپا« است. در این مکتب فلسفی وادبی، فرد انسانی به عنوان فاعلی آگاه شناخته می شود و در تجربه هستی و لمس معنای وجود، به طور بی واسطه با موقعیت های مرزی »مرگ، رنج ،ترس و گناه « رویارو شده، این موقعیت ها سبب می شوند تا انسان از ابعاد نهفته ی درونی خویش اطلاع یافته ، خود را بهتر بشناسد. یکی از ویژگی های داستان گل های گوشتی ، اجتماعی بودن آن است. اجتماعی بودن این داستان،عمدتا از شناخت درست صادق چوبک از جامعه ،دردها ومشکالت اساسی آن برمیخیزد. این امر خود از مهمترین دغدغه های اگزیستانس ها است. داستان های این نویسنده سراسر پر از مضامینی چون مرگ ورنج ،ترس وگناه است این نویسنده می کوشد تا زشتی ها ، فساد ونابرابری های موجود اجتماع را در برابر چشم خوانندگان به تصویر بکشد ،علاوه بر آن پیامدهای این بی عدالتی را نیز بیان می کنند. فلسفه ی اگزیستانس تحلیل خود از سرنوشت بشر رابر سه استنباط بنیادی استوار ساخت و سه نشانه ی هستی برای آن در نظر گرفت. هدف این مقاله روشنگری سه اصل اگزیستانس استحسانی ، اخلاقی وایمانی در داستان گل های گوشتی است. نتایج تحقیق حاکی از تا ثیر جهان بینی چوبک از تحلیل های فیلسوفان است. شخصیت های این داستان از مر حله ی اگزیستانس استحسانی واخالقی باالتر نمی روند ، وبه مرحله اگزیستانس ایمانی نایل نمی گردند.
کلید واژگان: اگزیستانس, صادق چوبک, گل های گوشتی, موقعیت های مرزی, روشنگری اگزیستانس -
خواجوی کرمانی، از شعرای بزرگ قرن هشتم هجری، منظومه گل و نوروز را، که به گفته خود به لفظ هندی بوده است و داستان پردازان بابل آن را ترتیب داده اند، به درخواست معشوقی می سراید و به حامی خود تقدیم می کند. با وجود اینکه این منظومه شباهت های بسیاری به خسرو و شیرین نظامی دارد، به دلیل وجود چند داستان فرعی عاشقانه، آرایه های ادبی بسیار و مضامین حماسی، رزمی و عرفانی به اثری منحصربه فرد تبدیل شده است. اما در کنار آن، با استناد به گفته خود خواجو، می توان شاهد حضور باورها و روایات اساطیری دو سرزمین هند و بابل در این منظومه نیز بود؛ دو سرزمینی که تاثیر فرهنگ و عقاید و اساطیر شان بر باورها و روایات اساطیری، مذهبی و حماسی ایران به اثبات رسیده است. در این مقاله، با نظر به گفته خواجو و چنین تاثیری، با روش توصیفی تحلیلی به بررسی پیشینه اسطوره ای گل و نوروز پرداخته شده است و ارتباط آن با روایت اسطوره ای ایندرای هندی و آب ها یا گاوهای دربند اهریمن و از سوی دیگر با ایزدبانوی برکت بخش بین النهرینی و همسر او مشخص شده و صحت گفته خواجو و حضور مضامین اساطیری، در روایات عاشقانه نیز به اثبات رسیده است.کلید واژگان: اسطوره, منظومه غنایی, گل و نوروز, اساطیر بین النهرینی, اساطیر هندیKhajuye Kermani, one of the great poets of the 8th century AH, has composed Gol o Nowruz at the request of a beloved and has dedicated it to his noble patron. According to him, the story is originally in Hindi and has been compiled by Babylonian storytellers. Although it has many similarities to Nizami Ganjavi's Khosrow and Shirin, it is a unique work because of having some love sub-stories, a lot of figures of speech and epics, and mystical and mythological themes. Also, Indian and Babylonian mythological beliefs and traditions are present in Gol o Nowruz and the influence of their culture, beliefs and myths on Iranian mythology, religion and epics and traditions has been proven. With regard to this influence and based on the statements of Khajuye Kermani, in the present article the mythical background of Gol o Nowruz is studied by using descriptive-analytical method, and its relation to the mythical narrative of Indra (Indian god) and waters or the cows captured by the Demon, as well as its relation to the Mesopotamia blessed Goddess and his husband are examined.Keywords: Myth_lyrical poetry_Gol o Nowruz_Mesopotamian Myths_Indian myths
-
ژرژ دومزیل با تحقیق در ساخت های اجتماعی و بنیا ن های مشترک اقوام هندواروپایی یکی از تاثیرگذارترین اسطوره شناسانی است که توانست مکتبی نوین در این عرصه بنیان نهد. او با طرح نظریه ایزدان سه گانه در اساطیر این اقوام به نظامی اجتماعی پی برد که طبق آن سه ایزد میترا-وارونا، ایندرا و اشوین ها (ناساتیاها) با نظر به سه کنش اساسی شان، یعنی حکمرانی روحانی، جنگ و تولید، اداره امور مادی و معنوی مردم را بر عهده داشتند. منظومه ویس و رامین، به عنوان کهن ترین منظومه غنایی به جامانده زبان فارسی، پیوند خود را با اساطیر حفظ کرده است و همچون روایات حماسی قابلیت بررسی بر مبنای نظریه دومزیل را دارد. در این مقاله، به روش توصیفی-تحلیلی سه شخصیت برجسته این منظومه، یعنی شاه موبد، رامین و ویس، از این منظر بررسی شده و این نتیجه به دست آمده است که این سه شخصیت با توجه به ویژگی ها و کنش هایشان با سه ایزد کهن اقوام هندواروپایی مطابقت دارند و متناسب با مضمون روایتی عاشقانه، نمونه های جابه جاشده آنها محسوب می شوند.
کلید واژگان: اسطوره, ژرژ دومزیل, نظریه ایزدان سه گانه, منظومه غنایی, ویس و رامین -
آنندرام (Anand Ram)، متخلص به «مخلص»، شاعر و نویسنده پارسی گوی قرن دوازدهم هجری، در سیالکوت لاهور به دنیا آمد. مخلص در شاعری ، از استاد خود بیدل دهلوی پیروی می کرد و از بهترین شاگردان او بود. علاوه بر قریحه آنندرام در شاعری ، ذوق نکته یابی و نقادی وی نیز شایسته توجه است و سبک نگارش او در نثر هم به متانت و روانی مشهور بوده است؛ به گونه ای که مخلص را یکی از بهترین نویسندگان آن روزگار خوانده اند. «چمنستان» یکی از آثار منثور آنندرام، مجموعه ای است از لطیفه ها، کنایات و نکات ظریف ، اشاراتی بر احوال بعضی از معاصران و توصیفاتی از درختان ، گل ها و میوه ها که در چهار «چمن» و هر چمن در دو «گل دسته» ترتیب یافته و در سال 1159ه.ق نگاشته شده است. این مقاله که به روش توصیفی نوشته شده، به دنبال پاسخ به این سوال خواهد بود که چمنستان شامل چه مطالب، موضوعات و نکات برجسته ای بوده و نثر مخلص در این اثر چگونه است. در چمنستان با نکات و اشارات ارزشمند تاریخی، ادبی، اجتماعی و زبانی روبه رو می شویم که مطالعه و بررسی آن می تواند به شناخت بیشتر ویژگی های نثر نویسندگان هندی پارسی گوی آن دوره و نیز آگاهی از برخی اصطلاحات، آداب و رسوم و نکات تاریخی و ادبی کمک کند.کلید واژگان: شبه قاره, آنندرام مخلص, نثر, چمنستانIntroductionAnand Ram mukhlis, Persian poet and author of the 12th century, was born in the Sialkot district of North Lahor in the Punjab. His birth was between 1107 and 1111 AH. He followed his master, Bidel Dehlavi in poetry and he was one of his best students, but we do not know in his poetry the complexity of Bidel's poem. his prose style has been known to sobriety and Simplicit, So that He is considered as one of the bestwriters of the time Anand Ram Mukhlis's works consist of: Karname-ye eshgh, Hengame-ye eshgh, Pari khaneh, Rogha'at-e Mukhlis, Mer'at-ol estelah, Chamanistan, Badaye' vaghaye', Divan-e ash'ar, Tazkirat-oshoara, Masnaviat-e Mukhlis, Long letter, Entekhab-e Tohfe-ye Sami, Rahat-ol afras (Anosheh, 2001:2324-2325). Chamanistan is one of the works written on the subcontinent in the imitation of the Golistan-e Saadi Shirazi. In Chamanistan sometimes we see a beautiful and colorful prose. Anand Ram Mukhlis tries to create a poetic work by using the literary arrays. One of the main questions of study is to determine in the Chamanistan what are topics and important points, and what is the Anand Ram Mukhlis's prose style in this work. Anand Ram Mukhlis is one of the 12th century poets and writers in the subcontinent. He has the influence of composition, story, dictionary and letter-writing. It is one of his prose works that only once printed by lithography in 1877 AD in India. Because of the importance and value of this book, this paper seeks to introduce and examine the characteristics of this workResearch MethodologyThe method of research in this paper is based on the library method and content analysis based on peresentation of evidence. Therefore Camanistan was studied and was show prominent topics and points, and characteristics of Anand Ram Mukhlis's prose. Also whit the study and research in related Mukhlis's works, has been used for the richness of this paper.DiscussionCamanistan, one of the Anand Ram Mukhlis's prose work is a collection of jokes, ironies and nuances, some contemporary and some indication of status descriptions of trees, flowers and fruits. Subject matters organized on four grass and grass on the two bouguet. This work written in 1746 AD and printed by lithography in Nolkeshvar press in india in 72 pages in 1877 AD (story, 1927:1/6123). This book contains special information about the kings and princes and ministers like Abbas shah-e Safavi, Awrang zib Alamgir, Sa'dollah khan, Omdat-olmoluk, Jahan ara Beygom, that no existe in other history books (Zohur-oddin Ahmad, 1977: 166-167). Also Anand Ram Mukhlis described some Indian customs and other contries. For example in the 31and 32 pages, he dealt with the Seti Hindu tradition and He narrate the event that he has seen exactly. in detail about the kinds of flowers, fruits and trees, wich showed his interest in growing the flower and plant and his extensive information in this regard. In this book, he described only 44 various of tulips. Mukhlis uses Indian words in his prose and combines Hindi and Persian names together, but he warns beginners of doing this (Anosheh, 1380: 2324). In this invalauable work, we face stories of poets, writers and artists. For his devotion to Sa'eb Tabrizi, like the rest of his works, he talk more to him than other poets. He expresses beautiful tales of his memories in meetings with his contemporary poets.Anand Ram Mukhlis in many instances, in this work, wrote verses of contemporary poets and his verses. Anand Ram Mukhlis refers to some strange things and events that he has seen or heard, For example a square board called the Choki. The stylistic features of Anand Ram Mukhlis, like the other clerks of the course, use local words in prose, although he have been used rhythmical and poetic phrases (Hashemi,1996:194).ConclusionCamanistan, one of the Anand Ram Mukhlis's prose work is a collection of jokes, ironies and nuances, some contemporary and some indication of status descriptions of trees, flowers and fruits. Subject matters organized on four grass and grass on the two bouguet, that written in 1746 AD. Chamanistan is one of the works written on the subcontinent in the imitation of the Golistan-e Saadi. In Chamanistan sometimes we see a beautiful and colorful prose. Anand Ram Mukhlis tries to create a poetic work by using literary arrays. his prose style has been known to sobriety and Simplicit , So that he is considered as one of the bestwriters of the time. Mukhlis uses Indian words in his prose and combines Hindi and Persian names together, but he warns beginners of doing this. In this work, we face important historical, literary, social and linguistic points, including: valuable historical references and some otherlands, the introduction of flowers and various plants, poet's stories and poems, jokes, strange things and events, indian customs, the use of indian words, ancient terms, etc.Keywords: Anand Ram Mukhlis, chamanistan, Subcontinent, prose
-
نشریه زبان و ادب فارسی، پیاپی 37 (زمستان 1397)، صص 146 -170بن مایه های اسطوره ای نامیرا و ماندگار، با ویژگی انعطاف پذیری خود و با معانی گسترده، عمیق و شگرفی که در خود دارند، به مقتضای خصوصیات فکری و اجتماعی ادوار مختلف و همچنین متناسب با مضمون روایات گوناگون همواره در این روایات حضور می یابند و به جریان یافتن باورهایی که پایه و اساس شکل گیری آنها محسوب می شوند، تداوم می بخشند. یکی از این بن مایه های ماندگار کوه آتشفشان است که چون اژدها یا اهریمنی جلوه می کند و مبارزه شخصیت اصلی روایت با آن در راستای اثبات شجاعت و لیاقت او برای رسیدن به مقصود و همچنین برکت بخشی برای دیگران تعبیر می شود. این بن مایه کهن، که قدمتش به اساطیر آریایی می رسد، فقط در روایات حماسی حضور نیافته است، بلکه نمونه های جابه جاشده آن را می توان در برخی از منظومه های غنایی نیز مشاهده کرد. در این مقاله، به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی بن مایه اسطوره ای کوه آتشفشان در چهار منظومه غنایی همای و همایون، گل و نوروز، جمشید و خورشید و مهر و ماه و همچنین شباهت و تفاوت آن با روایات حماسی پرداخته می شود و جریان پویای اساطیر در متونی غیر از حماسه ها اثبات می گردد.کلید واژگان: اسطوره, منظومه غنایی, بن مایه اسطوره ای, کوه آتشفشان, اژدهاThe eternal mythological motifs with flexibility and deep extensive meanings, ever exist in the various narratives according to their contents and also to the intellectual and social characteristics of the different periods. They also maintain that beliefs which are the bases of the narratives forming. Volcano is one of these motifs which transfigures as a dragon or a daemon. Struggle of the main character with this daemon is interpreted as his bravery, his competency to achieve the goal and also as a benediction upon the others. This ancient motif which is related to the Aryan mythology, not only exist in the epic narratives, but also it is possible to see its displaced samples in some of the romantic poems. In this essay, the mythological motif of the volcano has been studied in these four romantic poems: Homay-o-Homayoun, Gol-o-Norooz, jamshid-o-khorshid, Mehr-o-Mah. Also, this motif in the romantic poems is compared with its role in the epic narratives. So, the dynamic current of the myths in the non-epic texts will be proved.Keywords: Myth, romantic poem, mythological motif, dragon, volcano
-
آنچه به عنوان تفاوت در زبان میان دو جنس شناخته شده در سه رویکرد کمبود، تسلط و تفاوت طبقه بندی می شود. امروزه رویکرد چهارمی در حال شکل گیری است که جنسیت در زبان را پدیده ای سیال می داند و با به کارگیری آن می توان فرضیه های متفاوت تفکیک زبانی را در یک اثر هم زمان بررسید. در این مقاله سعی بر آن بوده با در نظر گرفتن دسته ای از نشانه های کمبود و تسلط در زبان که از خلال آرای اندیشمندان این حوزه استخراج شده است، زبان شعری فروغ فرخزاد در پنج مجموعه شعرش بررسی و بر اساس بسامد استفاده از ویژگی های هر کدام از این رویکردها، فضای غالب شعر او مشخص شود. زبان فروغ فرخزاد در چهار اثر او پیوسته در حال تغییر است. شعر او را نمی توان کاملا منفعل و تحت نفوذ جهان مردانه دانست. از طرفی آثار سیطره تاریخی قدرت مردانه بر ذهن و زبان او و درنتیجه بر چهره شعرش نیز انکارناپذیر می نماید. از این رو، با توسل به رویکرد پویا می توان تغییرات زبان او را مورد مداقه قرار داد. بررسی های صورت گرفته نشان داد دو دفتر آغازین او درصد قابل ملاحظه ای از نشانه های کمبود زبانی را بازتاب می دهد و مجموعه عصیان نقطه عطف چرخش شاعر به سمت زبانی متفاوت و غنی تر است. تولدی دیگر نشانه هایی از تاثیر شاعر از تسلط زبان مردانه را بروز می دهد و مجموعه آخر او به سمت نمایش کمتر جنسیت شاعر پیش رفته است.کلید واژگان: فروغ فرخزاد, زبان زنان, تسلط, کمبود, تفاوت
-
-
افسانه های عامیانه، در مرز میان خیال و واقعیت، هم مرز با جهان اسطوره و همسایه با جهان حقیقی هستند. مضامین مشترک میان افسانه های عامیانه، حاکی از اشتراک بن مایه های اسطوره ای آنها است. تحلیل رمزها و نشانه های افسانه ها و اسطوره ها به درک سیر فرهنگی و عوامل شکل گیری آنها یاری می رساند. در این مقاله کوشیده ایم با تحلیل یکی از نشانه های رمزی در افسانه اسطوره های منطقه سمنان، به واکاوی یک نشانه مشترک در اسطوره های شرقی بپردازیم. عنصر «پلنگ» در دو افسانه روایت شده در منطقه شهمیرزاد و پرور (در استان سمنان)، شباهت های معنا داری به رمز پلنگ در قصه های مربوط به ایزدبانوان دارد. پلنگ در این افسانه ها با دور شدن از خوی طبیعی و وحشی خود و یافتن نقش نگهبانی و همراهی توام با رمز و راز، در کنار شخصیت اصلی روایت که یک «زن» است، قرار می گیرد. این افسانه ها باورهای اسطوره ای مردمان مناطق مورد بررسی، درباره این حیوان را بیان می کنند. با توجه به ارتباط میان پلنگ و ایزدبانوان در اسطوره ها، «پلنگ» می تواند در افسانه مربوط به پرور، نماد و رمزی از یک ایزدبانو و در افسانه رایج در شهمیرزاد، هم نمادی از یک ایزدبانو و هم نمادی از نگهبان و ملازم ایزدبانو باشد.کلید واژگان: افسانه های عامیانه, باورهای اسطوره ای, پلنگ, افسانه پرور, شهمیرزاد
-
به دلیل غنای منابع و متون در ادبیات فارسی به نظر می رسد که استفاده از متن های ساده شده ی ادبی می تواند در آموزش زبان فارسی به عنوان زبان دوم/خارجی و رساندن زبان آموزان غیرفارسی زبان به سطح پیشرفته، کارآمد باشد. اینکه میزان تاثیر متون ساده شده ی ادبی بر یادگیری زبان آموزان غیرایرانی تا چه حد می تواند باشد، مساله ی اصلی در پژوهش حاضر است. این تحقیق به صورت میدانی و در دو کشور ایران و چین در مدت یک ترم تحصیلی 4 ماهه انجام شده است و به صورت تصادفی22 نفر از بین 40 زبان آموز چینی به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. معیار انتخاب، اخذ حداقل نمره ی 65 از 100 نمره ی پیش آزمون بوده است. در بخش آمار استنباطی، ابتدا اطلاعات حاصل از آزمون ها استخراج شده، سپس کلیه داده ها با استفاده از نرم افزار آماری اس پی اس اس.22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون آنالیز کواریانس (طرح آنالیز واریانس با حذف و کنترل اثر نمره پیش آزمون) و آزمون شاپیرو- ویلک (با توجه به حجم نمونه کم در طرح) استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اثر مداخله (تدریس متون ساده شده ی ادبی در کنار متن اصلی) بر حالت آزمایشی نسبت به حالت کنترل تاثیر معنی داری در نمره آزمونشوندگان داشته و با توجه به میانگین نمرات، می توان بیان کرد که این تاثیر مثبت است.کلید واژگان: آموزش زبان فارسی, غیرفارسی زبانان, مهارت خواندن, متون ساده شده, گلستان سعدیThe rich literature of Persian language could be used in the simplified form in teaching Persian as a foreign or second language to improve learners proficiency to advanced level. The main question of the current study was to explore the effect of using simplified literary texts on the learning of non-Iranian learners of Persian. This field study was conducted over a four-month period in Iran and China. 22 participants were randomly selected from among 40 Chinese learners of Persian language. The selection criterion was to obtain a minimum score of 65 out of 100 in the pretest. Inferential statistics were used to analyze the data obtained through the tests. The covariance analysis (analysis of variance design in which the effect of pretest scores is removed or controlled) and Shapiro-Wilk test (due to the small sample size) were used to examine the research hypotheses. The findings of the study showed that teaching simplified texts along with the original literary texts to Farsi learners positively affected their reading comprehension scores.Keywords: teaching Persian language, non, Persian speakers, reading skill, simplified texts, Saadi's Golestan
-
یکی از مشخصات بارز سبک حافظ ای هام است و در این میان ای هام سازی با کلمات موسیقایی نمودی آشکار دارد. از میان شاعرانی که حافظ تحت تاثیر آن هاست، خواجوی کرمانی و امیرخسرو دهلوی نیز به طور چشمگیری از ای هام موسیقایی بهره می برند، به گونه ای که پاره ای از کلمات ای هام ساز در شعر هر سه با ساختار مشترکی به کار رفته است. پرسش بنیادین ما این است که حافظ به چه میزان در کاربرد ای هام موسیقایی از خواجو و امیرخسرو تاثیر پذیرفته است؛ برای این منظور ابتدا ای هام های موسیقایی هر سه دیوان را انتخاب کرده ایم، سپس ای هام های مشترک را جدا کرده و به شرح مختصر معنایی و ساختاری هر یک پرداخته ایم و با این کار نشانیم حافظ در این مشخصه سبکی خود نیز نگاهی آشکار به شعر خواجو و امیرخسرو داشته است.کلید واژگان: حافظ, خواجو, امیرخسرو, سبک عراقی, ایهام موسیقاییOne obvious feature of Hafiz's style is ambiguity and among this, ambiguity of musical words has obvious usage. Among the poets that hafiz was under the influence of them; Khajou kermani and Amir Khosro dehlavi clearly use musical ambiguity too. so that some of words that make ambiguity in their poems have been used with common structures . Our main question is that in use of ambiguity, to what extent hafiz was impressed by Khajou and Amir Khosro. For this purpose, first we have extracted musical ambiguity of the three Divan, then we have separated mutual ambiguities and have written brief description of semantic and structural features of each of them, and by doing so, we have demonstrated that hafiz in his feature style, has paid special attention to khajou's poetry and Amir Khosro's Poetry.Keywords: Hafiz, Khajou, Amir Khosro, Iraqi style, musical ambiguity
-
لغت نامه یا فرهنگ لغت عربی به ترکی اختری کبیر، تالیف «مصلح الدین اختری»، افزون بر ارزش ها و فواید فرهنگ نامه ای و با وجود اینکه هیچ یک از دوسوی زبان هایش فارسی نیست، می تواند نمونه و بستر مطالعاتی خوبی برای نشان دادن نفوذ و تاثیر زبان فارسی در میان اهل علم و ادب، لغت شناسان و عربی آموزان ترک عثمانی در آسیای صغیر باشد و این گونه می تواند ارتباط فرهنگی و زبانی این دو سرزمین کهن و بزرگ را نمایان کند. در این نوشته کوشیده شده است برخی از تاثیرپذیری ها و بهره وری های این فرهنگ لغت از زبان و ادب فارسی در حوزه لغات، اصطلاحات، اسامی خاص، تاریخ، فرهنگ، دستور زبان، شعر و نثر، بررسی و نمایانده شود.کلید واژگان: اختری کبیر, لغت نامه دوزبانه, زبان فارسی در آسیای صغیرRegardless of Its values and advantages as an Encyclopedia, Akhtari-e Kabir or Sihah-e Akhtari Arabic Turkish lexicon (or dictionary), by Muslih Al-Din Mustafa Ibn Shams Al-din Ahmad karehisari Kutahiyyavi (D.968 / 1561) known as Akhtari, Usmani literary, linguist and faqih, Living in the era of Sultan Süleyman Kanûnî's kingdom, can set a good example to demonstrate growth of Persian language influence among the Scholars, philologists and the Usmani Arabic-learning in minor Asia, Despite the fact that this lexicon doesnt include Persian language. In such a way, it can illuminate the cultural and linguistic relation between the two vast and ancient countries. In this article, I have tried to demonstrate how this lexicon has been benefited and affected by Persian language and literature in terms of vocabulary, expressions, names, dates, culture, grammar, prose and poetry.Keywords: Akhtari, e Kabir, bilingual lexicon, Persian language in minor Asia
-
از دیرباز جامعه ایرانی با نوعی ناهمزمانی در زمینه همپوشانی تحولات اجتماعی و کنش های خلاقانه هنری دست به گریبان بوده است، به ویژه که رمان، نوع ادبی وارداتی است و علی رغم وجود ضرورت و پیوندش با نیازهای ایران در زمان پیدایش آن، این قالب ادبی از سنت های ادبی آن برنخاسته، بلکه عمدتا به عنوان محصول ترجمه در نظام ادبی فارسی پدیدار شده است؛ به عبارتی دیگر، زیبایی شناسی مدرن با ذهن جامعه ادبی ایران همزمان نبوده است. رمان «کریستین و کید» نوشته هوشنگ گلشیری، از دید بسیاری از منتقدان به سبب پیچیدگی در فرم و محتوا، فقدان درونمایه اجتماعی صریح و روایتی متفاوت، ادامه منطقی و طبیعی داستان نویسی عصر خود نبوده است و با روند هماهنگ و یکپارچه جامعه ادبی زمانه حرکت نکرده است و در حکم اثری تقلیدی از آثار جوامع غربی پنداشته می شود که دغدغه فرم و صناعت داشت و زمینه و موقعیت داستان، محصول موقعیت واقعی ایران نبوده است. چنین ناهمسانی و ناهمخوانی موجب شد که این رمان در زمان انتشار خود با اقبال عمومی همراه نشود و در نزد منتقدان نیز تا مدت ها با بی توجهی مواجه گردد. با این همه، پس از گذشت چندین دهه از چاپ این رمان، به سبب گسترش محافل نقد و نظریه های ادبی، تجربه های تازه داستان نویسی و اشتیاق نویسندگان به جنبش های نو و پیشرو، این داستان با استقبالی نسبی مواجه شود. در این مقاله برآنیم تا با بازخوانی متفاوت و با تکیه بر مولفه های رمان نو به تشریح و تبیین آن بپردازیم.
کلید واژگان: کریستین و کید, هوشنگ گلشیری, رمان نو, دوره و نوشتار, رمان معاصر فارسیFor a long time, the development of artistic creative paradigms has not been necessarily simultaneous with the emerging social changes in Iranian society. In spite of the fact that the emergence of Iranian novels was due to the social changes, novel is generally considered to be an imported literary genre rather than a traditional Iranian trend, which found its way into the system of Persian literature mainly as a result of translation. Moreover, the principles of modern aesthetics have not been in tune with the accepted norms of Iranian literary community. The novel "Christine and Keed" By H. Golshiri due to its unintelligible content and form and lack of social themes is considered by many critics to be missing a natural and logical continuation of his era’s writing, which has deviated from the coordinated norms of literary community. More clearly, Iranian novel has been an imitation of western literary works in terms of form and figures of speech and the context of the story has not been a product of real situational and social contexts in Iran. This discrepancy caused the novel not to be generally favored among its readers and critics at the time of its publication. However, several decades after the publication, it was faced with a relative acceptance by its readers and critics because of the advances in criticism and literary theories, innovative experiences in fiction, and writers’ passion for modern and progressive movements. This paper aims at providing an innovative explanation of this novel based on the principles of Nouveau.Keywords: Christine, Keed, Houshang Golshiri, Nouveau, Contemporary Persian fiction, Era, Writing -
یکی از اصلی ترین نشانه ها در فهم متون عرفانی عنصر «نور» است. یافتن دلالت های معنایی و مناسبات درونی عنصر نور در متون عرفانی، درک ژرفای معانی آن ها را آسان می کند. نشانه معناشناسی، به مثابه یکی از روش های نقد ادبی نو، به ما اجازه می دهد تا به مطالعه این کارکردها در درون گفتمان بپردازیم. این مقاله در پی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، کارکردهای نور را در بخشی از قصه «آمدن جعفر به گرفتن قلعه ای به تنهایی» از دفتر ششم مثنوی، بر اساس رویکرد نشانه معناشناختی بررسی و تبیین کند. پرسش اصلی پژوهش این است که عنصر نور چگونه فضای گفتمانی را تحت تاثیر خود قرار می دهد و سبب آفرینش چه معناهایی می گردد. درواقع هدف از این پژوهش مطالعه شرایط داستانی و گفتمانی نور در این قصه برای نشان دادن سیالیت معناست. عنصر نور در این قصه کارکرد داستانی و گفتمانی پیدا می کند و از این طریق گفتمانی پویا و سیال آفریده می شود. فرضیه اساسی این است که نور در این گفتمان دارای کارکردهای جسمانه ای، شناختی، واسطه ای، استحاله ای، و استعلایی است و این کارکردها همواره از ویژگی های تنشی، شوشی، عاطفی، نمودی، انفجاری، واسازی، انعکاسی و زیبایی شناختی برخوردارند. بررسی کارکردها و ویژگی های نشانه معناشناختی نور می تواند ظرفیت های داستانی و گفتمانی قصه های مثنوی را به خوبی بشناساند و افق جدیدی به روی مطالعات مثنوی بگشاید.
کلید واژگان: نشانه, معناشناسی, نور, مثنوی, داستان, گفتمانOne major sign that is important in understanding of mystic texts is the element “light”. The designation of semantic significations and internal associations of the element light makes it easier to understand mystic texts. Semiotics, as a new approach in literary criticism, allows us to study these applications inside the discourse. The present paper is about to analyze the applications of the element “light” in one section of the story “Jafar’s conquest to Take Hold of a Castle All Alone”, using a descriptive-analytical approach. The major question is: how does the element “light” affect the discourse and how does it create the meaning. In fact the objective is to study the conditions that govern the creation of stories and the discourse, and to show the fluidity of meaning. In this story, the element “light” has a discursive function, and this way, a dynamic fluid discourse is created. The main hypothesis is that in this discourse “light” has embodied, cognitive, interfacial functions and these functions have affective, representative, explosive, simulative, reflexive and aesthetic characteristics. The analysis of functions and characteristics of “light” can designate the discursive capacities of the stories in Masnavi, and help us in studying this book.Keywords: Semiotics, Light, Masnavi, Story, Discourse -
یکی از عناصر خیال آفرین و معنی ساز در شعر شاعران طرز نو یا سبک هندی، موتیوها هستند. واژگان کلیدی معنی آفرینی که در مرکز شبکه های زبانی قرار می گیرند و با ارتباط مفهومی و زبانی با واژگان یک مجموعه، ضمن استفاده از صنعت مراعات نظیر با شبکه تداعی های زبانی، مفاهیم دقیق و باریکی می آفرینند که در پیشبرد گفتمان معنایی شاعر با مخاطب، بخصوص در غزل بسیار موثر است. در دیوان نظیری نیشابوری برخی واژگان و ترکیب های وصفی و اضافی، از دایره معناهای عادی و قاموسی خود خارج شده و با قرار گرفتن در مرکز شبکه های زبانی به شاعر مدد رسانده اند تا ضمن پدید آوردن تصاویر خیال بدیع و نو مفاهیم ذهنی خود را نیز به خواننده منتقل کند. مثلا واژگانی مثل سپهر با 51 مورد استفاده یا خط با 74 مورد و خاک با 166 و کعبه با 125 بار کاربرد در معنی سازی های شاعرانه به نظیری مدد رسانده اند. در این مقاله ضمن اشاره به برخی موتیوهای غزل های نظیری کاربرد بن مایه و موتیو خط در غزل های نظیری و صائب با هم مقایسه شده اند.کلید واژگان: موتیو, نظیری, صائب, تصویرآفرینی, خطOne of the elements of fantasy poses and meaning construction in the poetry of the new style poets or Indian style, are the Motives. The key words of meaning construction, which get situated in the centre of language and communication network, and associated with the concept of language and vocabulary, while using parallelism and the narrow sense of the poet, lead to a very effective lyric discussion with the audience, especially in the lyric type of poems. In the poetical works of Naziri Neyshaburi, some descriptive combinations and words get out of the circle of their ordinary dictionary meanings and being placed in the centre of the language networks, help the poet, in order to creation of innovative concepts, they also transfer their cognitive concepts to the reader's mind. For instance, words like: sepehr with 51 or khat with 74, khak with 166 or kabe with 125 different usages in his poems- have helped the poet in constructing differentiated meanings. In this article, I try to compare the motives of khat in the poetical works of Naziri and Saeb, while referring to some motives used in the poetical works of Naziri.Keywords: motives, Naziri, Saeb, khat, creating images
-
آنند رام (Anand Ram)، متخلص به «مخلص «، شاعر و نویسنده ی پارسی گوی قرن دوازدهم هجری، در سودهره (Sodhra) در بخش سیالکوت (Sialkot) از توابع لاهور(Lahore) به دنیا آمد. مخلص در شاعری از استاد خود میرزا عبدالقادر بیدل پیروی می کرد و از بهترین شاگردان او بود؛ ولی سخنش از پیچیدگی ها و نازک خیالی های معماواری که در شعر بیدل دیده می شود، خالی است. علاوه بر قریحه ی سرشار آنند رام در شاعری، ذوق نکته یابی و نقادی وی نیز شایسته ی توجه است و سبک نگارش او در نثر هم به متانت و روانی مشهور بوده است؛ به گونه ای که مخلص را یکی از بهترین نویسندگان آن روزگار خوانده اند. هنگامه ی عشق، داستان منثور عاشقانه ای است که آنند رام مخلص در سال 1152ق. با ترجمه ی آزاد پدماوت (Padmavat)، یکی از افسانه های باستانی هند، سروده ی ملک محمد جایسی، با نثری شاعرانه و زیبا به رشته ی تحریر درآورد. در این نوشتار، به معرفی نسخه ی هنگامه ی عشق و مولف آن پرداخته شده است.
کلید واژگان: آنند رام مخلص, هنگامه ی عشق, داستان عاشقانه, نسخه ی خطیAnand Ram Mukhlis, Persian poet and author of the 12th century AH, was born in Sodhra,Sialkot district of Lahore. He followed his master, Bidel in poetry and although he was one ofhis best students, there is not the complexity of Bidel’s poetry in his poems. His prose style has been known to be of sobriety and Simplicity So that he is considered as one of the best writers of the time.‘Hengame-yeEshgh’is a romance story in prose written by Mukhlis in 1152 AH. It is a free translation of the ancient Indian legend, ‘Padmavat’ written by Malek Mohammad Jayesi.Mukhlis’ prose in ‘Hengame-ye Eshgh’ is poetic and beautiful. In the present article, ‘Hengame-yeEshgh’manuscript and its author are introduced.Keywords: Anand Ram Mukhlis, Hengame, yeEshgh, romance story, manuscript -
نشانه- معنا شناسی گفتمانی، برآیند نشانه شناسی ساخت گرا و پساساخت گراست. این دیدگاه، جریان تولید معنا را تابع فرایند پیچیده ای می داند که عوامل نشانه- معنایی بسیاری در آن دخیل اند. کنشگر گفتمانی پیوسته مرزهای معنایی را بازنگری می کند و معنا از زاویه دید او آفریده می شود و در رابطه تطبیقی بین احساس، ادراک و شناخت، نشانه- معناها، به گونه های سیال، متکثر و تنشی تبدیل می شوند. در این مقاله نحوه شکل گیری فرایند حسی- ادراکی و زیبایی شناختی گفتمان ادبی شعر «باران»، سروده گلچین گیلانی، بررسی می شود و نشان می دهد که چگونه باران به عنوان نشانه واسطه ای از طریق رابطه حسی- ادراکی و زیبایی شناختی، سبب شکل گیری فرایندی می شود که «من» شخصی شاعر را در گسست با خود قرار می دهد. نتیجه این جدایی، عبور از مرزهای «من» شخصی و پیوند با «من» استعلایی و دست یابی به «راز جاودانگی» و «هستی آرمانی» است.
Adab Pazhuhi, No. 25, 2013, PP 59 -89Semio-Semantics is the outcome of the interrelation between Structural and Post-structural linguistics. This approach believes that formation of meaning is a very complicated process in which many semantic factors are involved: the discursive actant incessantly reviews the semantic boundaries and creates a dynamic, multifaceted system of signs which is the result of the adjusting the emotions, perception and cognition. This article examines the sensual-perceptual process, and the aesthetic mechanism of the poem “Rain” by Golchin Gilāni and concludes that “rain”, as a mediator sign, through the formation an sensual-perceptive relation, creates a process that isolates the poet from his “I”, integrates it with transcendental “I” and thus attains the “secret of immortality” and “ideal being”. -
نشانه- معناشناسی به عنوان یکی از شیوه های نقد ادبی نو، در قالب فرآیندها و در ابعاد مختلفی مطرح می شود که یکی از آن ها، فرآیند تنشی است. در فرآیند تنشی، بین عناصر نشانه- معنایی، رابطه ای به وجود می آید که معنا از کم رنگ ترین تا پر رنگ ترین شکل آن، در نوسان است. بر این اساس، در جریان فعالیت حسی- ادراکی می توان فرایندی را تبیین کرد که مجموع عناصر فضای تنشی، حضور فعال دارند. شوش گر، با کمک گرفتن از این عناصر و در فرآیندی گفتمانی، در مرکز تنش های حسی قرار می گیرد. سپس در ارتباط با عمق فضای تنشی، سبب شکل گیری مدلول های معنایی می شود. این حضور، گفتمان را به سوی نوعی نظام ارزشی هدایت می کند که درونه های گفتمانی بر آن استوار است و ما را با معنای تولید شده مواجه می سازد. این مقاله در پی آن است تا ضمن تبیین ویژگی های نشانه- معناشناختی «داستان دقوقی» از مثنوی، با روش تحلیلی و توصیفی فرآیند گذر از مربع معنایی را به مربع تنشی و نحوه شکل-گیری فرآیند تنشی را در این داستان، بررسی و تحلیل کند تا از این رهگذر بتوان پاسخی برای این پرسش مهم یافت که چگونه فرآیند تنشی، شرایط گفتمانی را تغییر می دهد و منجر به تولید معناهای سیال می گردد. در واقع هدف از این مقاله، آن است که نشان دهد چگونه عارفی راه یافته، به عنوان «من» خردگرا، از طریق رابطه احساسی و تنشی، در گسست با خودش قرار می گیرد. سپس در سیری عرفانی و در فرآیندی استعلایی، به دیدار با ابدال و در مرتبه ای بالاتر، به مقام وحدت با خدا نایل می شود.
کلید واژگان: نشانه, معناشناسی, گفتمان, فرآیند تنشی, داستان دقوقی, مثنویAs a new method in literary criticism، semiotics is applied in terms of various processes one of which is tension process. In such process، a relationship is made between semiotic elements in which meaning plays the role of an element fluctuating between periphery and center. Accordingly، in sensual-perceptual activity a kind of process can be identified in which all the elements of tension are dynamically present. By the aid of these elements and in a discursive process، the rebel is placed at the center of sensual tensions. Then، relative to the depth of tension، it triggers the formation of signifieds. Such presence leads discourse to a kind of value system on which discursive content is based and confronts us with created meaning. While explaining the semiotic characteristics of Daghughi tale of Mathnavi، this article tries to analyze the transition from semiotic square to tension square and the formation of tension process in this tale by using analytical-descriptive method in order to provide an answer for this important question that how tension process can change discursive conditions and produce floating meanings. In fact، this article aims to show how an approximated mystic، as the rational Self، is disintegrated from himself via an emotional-tensional relationship. Then، in a mystical journey and via a transcendental process، he can see the Substitutes and، in a higher stage، achieve the status of Unity with God.Keywords: semiotics, discourse, tension process, Daghughi tale, Mathnavi
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.