بی سازمانی اجتماعی، کلانشهرها و شیوع ترس از جرم در بین زنان جامعه
ترس از جرم به ایجاد هراس اجتماعی در جامعه اطلاق می شود که شهروندان آن را به طور عینی یا ذهنی تجربه می کنند. این پژوهش با روش اسنادی و کتابخانه ای و با هدف بررسی عوامل مرتبط با شیوع ترس از جرم در بین زنان و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی شیوع ترس از جرم در کلانشهرها، به انجام رسیده است. نتایج نشان می دهد که به دلایل مختلف فرهنگی، سیاسی، امنیتی و انتظامی، زنان بیش از مردان از این مسئله تاثیر می پذیرند. بی سازمانی اجتماعی به قواعد اجتماعی، مقررات، سازمان اجتماعی و نظم اجتماعی تاکید دارد. این نظریه علت اصلی ترس از جرم را به هم ریختگی نظم اجتماعی و عدم جایگیری مناسب نهادها و شیوع بی تفاوتی اجتماعی می داند. بر این اساس در کلان شهرها به زعم زیمل به دلایل فردگرایی، آشنازدایی، سطحی شدن احساسات و تعاملات، هویت های چندپاره و فقدان قوانین دقیق بازدارنده، شاهد هراس و ترس از جرم هستیم. این طور می توان گفت که عواملی مانند ساختار فرهنگی کلان شهرها ازجمله مردانه شدن معابر، خیابان ها و نهادها، فرهنگ مردسالارانه، مردانه شدن فضای اجتماعی، نبود دادگاه ویژه زنان برای حمایت از زنان در برابر ناامنی، سایه انداختن فضای جنسیتی بر امنیت اجتماعی، آسیب پذیری جسمی و عاطفی زنان، وابستگی اقتصادی، ضعف پایگاه مالی، خشونت داخلی و... زمینه ساز افزایش ترس از جرم در زنان در کلان شهرها شده است.
بی سازمانی اجتماعی ، جرم ، فضای مردانه ، پنجره شکسته ، زنان
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.