پیش بینی گرایش به بزهکاری بر اساس سبک های هویت، فرزندپروری و دلبستگی به والدین و همسالان

چکیده

هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به بزه بر اساس سبک های فرزند پروری، هویت و دلبستگی به والدین و همسالان در دانش آموزان دوره متوسطه بود.

روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر شهر ارومیه که تعداد 210 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های نگرش به بزه کاری، سبک های هویت، سبک های فرزند پروری(توسط اولیاء تکمیل شد) و دلبستگی به والدین و همسالان پاسخ داده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه(هم زمان) استفاده شد.

تحلیل داده ها نشان داد گرایش به بزه با سبک هویت سردرگم-اجتنابی(37=r، 05.>p)، سبک فرزندپروری سهل گیرانه(61=r، 01.>p)، و ارتباط با همسالان(46=r، 05.>p) رابطه مثبت و معنی دار، و با سبک هویت اطلاعاتی(51-=r، 01.>p)، تعهد(37-=r، 05.>p)، سبک فرزندپروری مقتدرانه(42-=r، 05.>p) و ارتباط با والدین(41-=r، 05.>p) رابطه منفی و معنی دار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که سبک های فرزندپروری، هویت و دلبستگی به والدین و همسالان می توانند به صورت ترکیبی 27 درصد از واریانش گرایش به بزهکاری را پیش بینی کنند.

نتایج این پژوهش نشان داد که سبک های فرزندپروری، هویت و دلبستگی نقش مهمی در پیش بینی گرایش به بزهکاری دارند؛ بنابراین می توان انتظار داشت که با آموزش این مهارت ها به نوجوانان و والدین آنها از این معضل پیشگیری کرد.