مقایسه اثربخشی زوج درمانی یکپارچه رفتاری (IBCT) و زوج درمانی بازسازنده عاطفی (ARCT) بر متعارف سازی زناشویی زوجین و پریشانی عمومی
در سال های اخیر، محققان تلاش کرده اند اثربخشی زوج درمانی ها را ارزیابی کنند. هدف این تحقیق ارزیابی زوج درمانی رفتاری یکپارچه (IBCT) و زوج درمانی بازسازنده عاطفی (ARCT) به عنوان درمان هایی برای متعارف سازی زناشویی و پریشانی عمومی است.
روش کار:
جامعه آماری پژوهش حاضر را زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 3 تهران در سال 1396 تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. 24 زوج به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. همه آنها پرسشنامه رضایت زناشویی اصلاح شده اسنایدر (1979) را تکمیل کردند. گروه های آزمایش 12 جلسه نود دقیقه ای (IBCT) یا (ARCT) دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. از آزمون MANCOVA با اندازه گیری های مکرر استفاده شد و تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد.
یافته ها نشان داد که رفتار درمانی تلفیقی به طور معنی داری بر متعارف سازی زناشویی و پریشانی کلی تاثیر دارد (001/0> P، 361/23=F). همچنین زوج درمانی بازسازنده عاطفی بر قراردادی شدن زناشویی (566/13=F، 001/0>P) و پریشانی (003/0>P، 267/10=F) تاثیر معناداری داشت. علاوه بر این، هر دو روش درمانی، پیگیری های یک ماهه موثر بوده اند.
نتیجه گیری:
این مطالعه نشان داد که زوج درمانی رفتاری یکپارچه و زوج درمانی بازسازی عاطفی در افزایش متعارف سازی زناشویی و کاهش پریشانی موثر است. آموزش زوج درمانی رفتار تلفیقی و زوج درمانی بازسازی عاطفی می تواند برای روانشناسان، متخصصان سلامت، زوج درمانگران و مشاوران خانواده برای بهبود رضایت زناشویی موثر باشد.