درک تجربه زیسته علل گریز از مدرسه دانش آموزان متوسطه دوره اول
یکی از اهداف تعلیم و تربیت، پروراندن افرادی سالم، همراه با بهداشت روانی و جسمانی است و توجه لازم نسبت به این موضوع یقینا در سرنوشت افراد تاثیری به سزا خواهد داشت. اما مسایل و مشکلات متنوعی در ابعاد آموزشی و تربیتی گریبان گیر نظام آموزشی جوامع است. هدف از پژوهش حاضر درک تجربه زیسته علل گریز از مدرسه دانش آموزان متوسطه دوره اول بود.
این پژوهش، مطالعه ای کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر متوسطه دوره اول اصفهان در سال تحصیلی 1399بود که تجربه گریز از مدرسه را داشته اند. نمونه پژوهش بر اساس روش نمونه گیری هدفمند از بین دانش آموزان پسر ناحیه 2 شهر اصفهان انتخاب شدند و تا اشباع داده ها یعنی زمانی که موضوعات جدیدی به دست نیاید ادامه یافت.پژوهش از نوع مصاحبه ی نیمه ساختاریافته و به شیوه ی گفتگوی دوطرفه بهره گرفته شد.مدت مصاحبه ها بین 30-60دقیقه بود. برای اجرای این پژوهش از سوالات و پرسش های باز پاسخ جهت مصاحبه با نمونه تحقیق استفاده شد. با استفاده از روش کلایزی اطلاعات مصاحبه ها موردبررسی قرار گرفت.
با توجه به 13 مصاحبه ی انجام شده، پنج هسته ی اصلی و مرکزی تاثیرگذار در گریز از مدرسه به دست آمد.که هسته های مرکزی شامل پیامدهای نظام آموزشی، منظومه آسیب زای خانواده، بستر آسیب زای جامعه، عوامل آسیب زای فردی و آسیب پذیری همسالان بود که هر یک پنج از هسته ی اصلی نیز خود به چند کد محوری و یک کد هسته ای طبقه بندی شدند.
مدرسه گریزی محصول مشترک خانواده و اجتماع است و عوامل فردی و گروه همسالان در تشدید مدرسه گریزی اثرگذار هستند.