فهرست مطالب
دوفصلنامه پژوهش های آموزش و یادگیری
سال هفدهم شماره 2 (پاییز و زمستان 1399)
- تاریخ انتشار: 1400/12/14
- تعداد عناوین: 12
-
-
صفحات 1-12مقدمه
شک، از سویی فرصتی برای تغییر، نقادی و سیالی و از سویی تهدید، تقابل و جزیره گرایی نظام تربیتی است چرا که آرای شک گرایان، همواره در دو سوی جزم و فراگیر آسیب و مشکلات مضاعفی برای نظام های تربیتی بوجودآورده اند و این عوامل موجب غفلت و دوری از شک بوده است، حال آنکه شک، فرصت ذی قیمتی برای نظام تربیتی است و این امر در ضرورت بازسازی و تعدیل نحله های جزم و فراگیر نهفته است.
روشبرای این منظور، این پژوهش به تعدیل شک جزم و استنتاج اصول یاددهی-یادگیری از مبانی نو مفهوم پردازی آن در نظام تربیتی پرداخته است. برای دستیابی به این هدف به توصیف ویژگی های شک های دکارت و پست مدرن فوکو، نقد بیرونی شک دکارت از طریق شک فوکو، استنباط مبانی و استنتاج اصول نومفهوم پردازی شک دکارت پرداخته است.
نتایجیافته های حاکی از آن است که ویژگی های شک دکارت در معرفت و متعاقب آن در اصول یاددهی-یادگیری به صورت خطی، سوژه گرایی، خطا زدایی ناپیوسته، با معیارهای پیشینی و پسینی به صورت قطعی و منسجم برای دست یابی به اهداف غایی و کلی است، اما با توجه به اهمیت شک دکارت در تعدیل استدلال های شک گرایانه سنتی، قاعده مندی، قواعد کلی و قطعی، این شک مورد نقد شک پست مدرن فوکو است. نقدهای وارده از ویژگی های شک فوکو موجب استنباط مبانی ای چون؛ اعتدال فعالیت ها، موقعیت گرایی، شبکه ارتباطی و سلطه زدایی برای بازسازی شک دکارتی فراهم آورد و از مبانی فوق، اصول یاددهی-یادگیری درهم تنیدگی نظر و عمل، ساختارگرایی دوره ای هدفمند، امتزاج و افق گرایی نو، ارتباط گرایی سازنده، شک ورزی پژوهشی و خطا زدایی کیفی استنتاج گردید.
بحث و نتیجه گیریعمل فوق از سویی موجب تعدیل شک جزم برای مبانی و اصول یاددهی-یادگیری گردیده و از سویی دیگر موجب رفع خلا، بسط و تقویت شک دکارتی برای نظام تربیتی را به وجودآورده است.
کلیدواژگان: شک، شک روشی دکارت، شک پست مدرن فوکو، نو مفهوم پردازی شک دکارت، اصول یادهی-یادگیری شک دکارت -
صفحات 13-20مقدمه
هدف پژوهش حاضر پیش بینی کاربست فناوری آموزشی در تدریس با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده بود.
روشبدین منظور، از طرح پژوهش همبستگی- پیش بینی استفاده شد. نمونه ای تصادفی به حجم 183 نفر از معلمان متوسطه اول شهر کرمانشاه انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه توسط جمعی از خبرگان دانشگاهی مورد تایید قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ نیز نشان دهنده پایایی قابل قبول پرسشنامه بود. به منظور تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار Smart PLS2 استفاده شد.
نتایجنتایج نشان داد که نگرش معلم و کنترل رفتار ادراک شده معلم پیش بینی کننده قصد کاربست فناوری آموزشی وی می باشد، اما هنجار ذهنی معلم قادر به پیش بینی قصد کاربست فناوری آموزشی در کلاس درس نیست. نتایج همچنین نشان داد که کنترل رفتار ادراک شده معلم و قصد معلم پیش بینی کننده رفتار واقعی کاربست فناوری آموزشی در کلاس درس است.
بحث و نتیجه گیریپژوهش حاضر نشان داد که نظریه رفتار برنامه ریزی شده قدرت تبیین قصد رفتاری و رفتار واقعی در بافت کاربست فناوری آموزشی در تدریس را دارد. بنابراین، مدیران می توانند از طریق آموزش و تجهیز کلاس ها به امکانات زیربنایی همچون کامپیوتر و پروژکتور بستر را برای کاربست فناوری های آموزشی در تدریس مهیا سازند.
کلیدواژگان: نظریه رفتار برنامه ریزی شده، انتقال آموزش، فناوری آموزشی، معلم -
صفحات 21-39مقدمه
این پژوهش به منظور تعیین رابطه تحلیل رفتگی آموزشی و درگیری تحصیلی از طریق متغیر میانجی گری (تفکر انتقادی) با عملکرد تحصیلی دانش آموزان صورت گرفت.
روشپژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی (در قالب مدل معادلات ساختاری) می باشد. جامعه آماری مورد بررسی در این مطالعه عبارت است از کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم مقطع متوسطه شاخه نظری استان آذربایجان شرقی که در سال تحصیلی 1398-1397 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه آماری برآورد شده از جامعه مذکور عبارت از 18 کلاس بود (معادل 382 نفر)که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997)، پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ (1391) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) استفاده گردید.
نتایجنتایج نشان داد متغیر درگیری تحصیلی با میزان اثر 747/0 و سطح معنی داری 0001/ 0، با متغیر تفکر انتقادی رابطه مثبت و معنی داری دارد؛ متغیر تحلیل رفتگی آموزشی با میزان اثر 143/ 0- و سطح معنی داری 002/ 0 ، با متغیر تفکر انتقادی رابطه منفی و معنی داری دارد؛ متغیر تحلیل رفتگی آموزشی با میزان اثر 594/ 0 - و سطح معنی داری0001 /0، با متغیر عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی و معنی داری دارد؛ متغیر تفکر انتقادی با میزان اثر 253 /0 و سطح معنی داری 0001/ 0 ، با متغیر عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری دارد و متغیر درگیری تحصیلی با میزان اثر 319 /0 و سطح معنی داری 0001/ 0، با متغیر عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری دارد. متغیر های درگیری تحصیلی، تفکر انتقادی و تحلیل رفتگی آموزشی به ترتیب دارای بیشترین اهمیت برای بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان است.
بحث و نتیجه گیریبرای ارتقاء و بهبود عملکرد تحصیلی باید میزان درگیری تحصیلی دانش آموزان را افزایش داد و با برنامه ریزی و کاربست راه کار های اساسی از تحلیل رفتگی تحصیلی دانش آموزان جلوگیری و تفکر انتقادی را در دانش آموزان ایجاد و نهادینه کرد.
کلیدواژگان: عملکرد تحصیلی، تحلیل رفتگی آموزشی، درگیری تحصیلی، تفکر انتقادی -
صفحات 41-59مقدمه
پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل افت تحصیلی و ارایه برنامه ای برای توانمندسازی تحصیلی دانش آموزان شاهد و ایثارگر و همچنین ارایه پیشنهادهایی عملیاتی جهت ارتقای پیشرفت تحصیلی این دسته از دانش آموزان انجام شده است.
روشاین پژوهش توسعه ای و ماهیتی اکتشافی دارد. ازلحاظ روش شناسی نیز ازآنجاکه گردآوری و تحلیل داده ها و اطلاعات، با استفاده از روش و ابزار کیفی همچون نظریه داده بنیاد صورت گرفته، روش پژوهش به صورت کیفی می باشد. مشارکت کنندگان شامل کلیه دانش آموزان دارای افت تحصیلی، معلمان و مدیران و معاونین مدارس شاهد، کارشناسان آموزشی بنیاد شهید شهرستان سنندج و همچنین اداره کل آموزش وپرورش استان کردستان و والدین دانش آموزانی که دارای افت تحصیلی بودند که در مطالعه حاضر 40 مورد مصاحبه انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. قبل از ارایه برنامه توانمندسازی تحصیلی دانش آموزان شاهد و ایثارگر، مهم ترین دلایل و عوامل افت تحصیلی و همچنین راهکارهای کاهش افت تحصیلی و افزایش پیشرفت تحصیلی بررسی شد و برنامه ارایه شده مبتنی بر عوامل افت تحصیلی است. برای اعتبارسنجی نتایج مستخرج از تحلیل مصاحبه ها و نیز برنامه توانمندسازی تحصیلی از دو روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان (حلقه های بازخورد) و مرور توسط خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش (دو نفر از اساتید) استفاده و پس از دریافت نظرات اصلاحی مدل نهایی و نیز برنامه نهایی ارایه شد.
نتایجبراساس نتایج برنامه توانمندسازی تحصیلی شامل پنج مرحله است. مرحله اول تحت عنوان تعیین وضعیت یا نیازسنجی؛ دومین مرحله برنامه ریزی تحصیلی؛ سومین مرحله نظارت و پیگیری تحصیلی؛ در مرحله چهارم تحت عنوان اجرا و آخرین مرحله برنامه توانمندسازی تحصیلی دانش آموزان شاهد و ایثارگر تحت عنوان ارزشیابی و بازخورد نام گذاری شدند. در هر مرحله برنامه شامل ارایه استراتژی و اقداماتی در سطح فردی دانش آموزان، والدین و خانواده، مدرسه، بنیاد و اداره کل آموزش وپرورش در سطح استان و نیز سازمان بنیاد شهید است.بحث و نتیجه گیری: برنامه پیشنهادی می تواند به عنوان یک برنامه عملیاتی در شروع سال تحصیلی برای ارتقای پیشرفت تحصیلی و کاهش افت تحصیلی دانش آموزان شاهد و ایثارگر در سطح کشور توسط وزارت آموزش وپرورش و نیز بنیاد شهید و امور ایثارگران مورداستفاده قرار گیرد.
کلیدواژگان: توانمندسازی تحصیلی، دانش آموزان شاهد و ایثارگر، افت تحصیلی -
صفحات 61-72مقدمه
با توجه به پیشرفت های سریع در فناوری های دیجیتال و افزایش هم زمان استفاده از رسانه های جدید در بین کودکان، می توان گفت شیوه های کسب دانش بسیار متفاوت تر از چیزی است که نسل های گذشته تجربه می کردند. در این عصر، اهمیت و اثرگذاری نقش رسانه ها در مقابل معلم و نظام آموزشی غیرقابل انکار است. با توجه به درک این ضرورت مبنی بر گستردگی ابعاد و تاثیرگذاری رسانه های مختلف بر کودکان و نوجوانان، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای دوره ی ابتدایی انجام شده است.
روشرویکرد پژوهش از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) است که برای تدوین الگو از روش سنتزپژوهی استفاده شده و سپس برای اعتبار سنجی آن از 20 صاحب نظر، نظرسنجی شده است. برای انجام سنتزپژوهی، 422 مورد پژوهش انجام شده در بازه ی زمانی 1393 تا 1398 در حوزه ی برنامه درسی سواد رسانه ای، با کلیدواژه های مشخص در پایگاه های علمی داخلی شناسایی شد. از میان این پژوهش ها پس از چندین مرحله غربالگری به ترتیب بر اساس بررسی عنوان، چکیده و محتوای پژوهش، 16 واحد مطالعاتی شایسته ی ورود به پژوهش شدند. واحدهای مطالعاتی انتخاب شده، با استفاده روش تحلیل محتوا، واکاوی محتوایی و دسته بندی شدند که برای اعتبار سنجی آن ها از ضریب CVR استفاده شد.
نتایجیافته ها نشان داد که اهداف برنامه درسی سواد رسانه ای باید ضمن توجه به شاخص های سواد رسانه ای، بر مبنای حفظ و تقویت نظام سیاسی-اجتماعی و همچنین سبک زندگی ایرانی-اسلامی باشد؛ در تدوین محتوا باید بر مفاهیم ارتباطی رسانه و مولفه های تفکر انتقادی، نظریه های سواد رسانه ای انتقادی و شناختی توجه کرد؛ همین طور در روش های یاددهی-یادگیری لازم است با توجه به ویژگی دانش آموز محوری و نقش تسهیل کنندگی معلم مبتنی بر گفت وگو و اجتماع پژوهشی، از روش های فعال استفاده کرد؛ در شیوه های ارزشیابی نیز بهره گیری از انواع آزمون ها، با تاکید بر والدسنجی و خودارزیابی فراشناختی لازم است.
بحث و نتیجه گیرینتایج یافته ها منجر به شناسایی ویژگی های عناصر برنامه درسی سواد رسانه ای به صورت یک الگو گردید که در آن به جای تطابق با یک الگوی خطی و از پیش تعیین شده، بر کندوکاو، اشتراک گذاری و ارزشیابی فراشناختی تجربیات رسانه ای دانش آموزان تاکید می گردد. الگویی که با توجه به تجمیع یافته های پژوهش های پیشین و همچنین تایید اعتبار ویژگی های استخراج شده از نظر متخصصان حوزه ی آموزش سواد رسانه ای، می تواند مورد استفاده ی معلمان و برنامه ریزان درسی دوره ی ابتدایی قرار گیرد.
کلیدواژگان: آموزش سواد رسانه ای، الگوی برنامه درسی، دوره ی ابتدایی، الگوی سواد رسانه ای -
صفحات 73-85مقدمه
ارزشیابی از معلمان یک عملکرد معمول در اکثر مدارس است و تاثیر آن را روی یادگیری دانش آموزان نمی توان کم اهمیت دانست. پژوهش حاضر با هدف شناسایی روش های ارزشیابی معلمان و تعیین چارچوب ارزشیابی آن ها انجام شده است.
روشراهبرد پژوهش کیفی و روش پژوهش سنتزپژوهی است. میدان پژوهش شامل پژوهش های داخلی و خارجی با موضوع ارزشیابی عملکرد معلم به تعداد 65 مورد بوده است، در مرحله پالایش مقالات29مقاله به صورت هدفمند وابسته به معیار انتخاب شدند. معیارهای انتخاب پژوهش، مقالات و پژوهش های با موضوع ارزشیابی عملکرد معلم که دارای انتشارات و سال چاپ و هم راستا با اهداف پژوهش هستند. برای جمع آوری اطلاعات از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی رابرتس استفاده شده است.
نتایجدر این پژوهش تعدادی روش ارزشیابی معلم شامل روش مشاهده کلاس درس، ارزشیابی مدیر، تجزیه و تحلیل آثارکلاس درس، نمونه کارها، خود ارزشیابی، ارزش افزوده، رتبه بندی توسط دانش آموزان، رتبه بندی عملکرد برای ارتقاء، ارزشیابی برای توسعه حرفه ای، نظارت بالینی، برنامه پیشرفت معلم، سیستم ارزشیابی همکار شناسایی شد.
بحث و نتیجه گیریبراساس یافته های حاصل، یک چارچوب ارزشیابی معلمان ارایه گردید، در چارچوب ارزشیابی به هدف، ملاک، معیارهای ارزشیابی، ارزشیابی کنندگان و سازمان های مرتبط با ارزشیابی معلمان اشاره شده است.
کلیدواژگان: عملکرد معلم، ارزشیابی عملکرد، روش های ارزشیابی، سنتز پژوهی -
صفحات 87-99مقدمه
با توجه به اهمیت دو متغیر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی در یادگیری دانش آموزان، استفاده از روش های آموزش متقابل و چرخه تفکر برای دست یابی دانش آموزان به این دو متغیر، مهم و ضروری است. آموزش متقابل و چرخه تفکر از روش هایی هستند که می توانند موجب خود تنظیمی و ارتقای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در دروس مختلف گردند.از این روهدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر آموزش متقابل و چرخه تفکر بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان دانش آموزان دوره ابتدایی بود.
روشروش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه بود، که از جامعه دانش آموزان پسر پایه ششم شهردهلران، 34 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نرم افزارSPSS-22 انجام شد.
نتایجنتایج نشان داد آموزش متقابل و چرخه تفکر بر افزایش دانش خودکارآمدی تحصیلی (Partial ŋ2= 0/61، F= 106/73, P=0/001) تاثیر معناداری داشت، همچنین، آموزش متقابل و چرخه تفکر بر افزایش انگیزش تحصیلی (Partial ŋ2= 0/57، F= 100/81, P=0/001) تاثیر معناداری داشت، اما بین اثربخشی آموزش متقابل و چرخه تفکر بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان تفاوت معناداری وجود نداشت (0/05<p).
بحث و نتیجه گیریپژوهش حاضر نشان داد آموزش متقابل میزان خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان را بهبود می بخشد، همچنین چرخه تفکر، خود کارآمدی و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را افزایش می دهد.
کلیدواژگان: آموزش متقابل، چرخه تفکر، خودکارآمدی تحصیلی، انگیزش تحصیلی -
صفحات 101-115مقدمه
این مطالعه با هدف آزمون مدل ساختاری نیازهای اساسی روانشناختی با درگیری تحصیلی با نقش میانجی خودکارامدی و هیجان های تحصیلی انجام شد.
روششرکت کنندگان 325 (225 دختر و 100 پسر) دانش آموز دوره اول و دوم متوسطه شهر کرمان بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامه های نیازهای اساسی روانشناختی، خودکارامدی تحصیلی، هیجان های تحصیلی و درگیری تحصیلی را تکمیل کردند روابط بین متغیرها به روش مدل معادلات ساختاری توسط نرم افزار لیزرل آزمون شد.
نتایجیافته ها نشان داد از یک سو نیازهای اساسی روانشناختی بر خودکارامدی ، هیجان ها و درگیری تحصیلی اثر مستقیم داشت و سوی دیگر به واسطه خودکارامدی و هیجان های تحصیلی بر درگیری تحصیلی اثر غیر مستقیم داشت. همچنین، از یک سو خودکارامدی تحصیلی بر هیجان های تحصیلی و درگیری تحصیلی اثر مستقیم و از سوی دیگر به واسطه هیجان ها بر درگیری تحصیلی اثر غیر مستقیم داشت.
بحث و نتیجه گیریبرای درگیری تحصیلی دانش آموزان باید به پیشایندهای متعددی توجه داشت. نیازهای اساسی روان شناختی، هیجانات تحصیلی و خودکارامدی عواملی هستند که می توانند درگیری تحصیلی را تحت تاثیر قرار دهند. تلویحات یافته ها مورد بحث قرار گرفت
کلیدواژگان: نیازهای اساسی روانشناختی، خودکارامدی تحصیلی، هیجان های تحصیلی و درگیری تحصیلی -
صفحات 117-135مقدمه
برنامه آموزشی و تربیتی به عنوان محور فعالیت تربیتی، برای دوره حساس کودکی از اهمیت و ظرافت خاصی برخوردار است. دو نوع نگاه بر طراحی برنامه درسی حاکم است که نقش منفعل و پذیرنده به متربی می دهد یا نقش فعال و عامل برای او قایل است، لذا پرداختن به ماهیت هر برنامه اولین و مهمترین بخش برنامه ریزی محسوب می شود. برنامه درسی روییدنی به عنوان برنامه ای که به علایق کودک احترام می گذارد و مبتنی بر نیازهای کودک طراحی می شود محسوب می شود.
روشهدف پژوهش تبیین ماهیت برنامه درسی روییدنی و استنتاج دلالت های برنامه درسی مرتبط با آن است. برای این منظور با بهره گیری از روش تحلیل مفهومی از نوع تفسیر مفهوم که یکی از روش های رویکرد کیفی است، در ابتدا مبانی فلسفی این برنامه مورد بررسی قرار گرفت، سپس با ریشه شناسی و بررسی واژه روییدنی و استخراج حوزه های معنایی مترادف و متضاد آن و نیز تحلیل مفهوم برنامه درسی ازپیش تعریف شده، به تبیین ماهیت برنامه درسی روییدنی پرداخته شد. نمونه گیری مورداستفاده در این پژوهش از نوع هدفمند است؛ چراکه به بررسی اسنادی پرداخته می شود که در فهم مسایل پژوهش و پدیده محوری مطالعه موثر هستند، لذا به جستجوی 250 سند معتبر ملی و بین المللی (ازجمله کتب، مقالات، دایره المعارف ها و...) در حوزه برنامه درسی روییدنی و نظریه نوخاسته گرایی پرداخته شد، سپس 80 سند که در نشریات علمی پژوهشی معتبر به چاپ رسیده بودند مورداستفاده و فیش برداری قرار گرفتند، سپس براساس نظرات متخصصان برنامه ریزی درسی و فلسفه تعلیم و تربیت، اعتبار آن ها مورد تایید قرار گرفت.
نتایجیافته های پژوهش بیانگر آن است که برنامه درسی روییدنی به صورت پدیده ای منعطف، پویا و مارپیچ چندبعدی با سطح مقطع های متفاوت ظهور می کند به طوری که کاملا بدیع بوده و دایما درحال توسعه و تحول است. این برنامه توانایی اثرگذاری روی اجزاء درگیر در برنامه ازجمله یادگیرنده، مربی و محتوا را دارا است، به گونه ای که خود مربی در طی فرآیند این برنامه یاد می گیرد. همچنین آگاهی و یادگیری نیز پدیده ای غیرمنتظره و غیرقابل پیش بینی هستند؛ یعنی چیزی افزون بر دانش مجموع اجزاء سیستم درگیر در فرآیند یادگیری است.
بحث و نتیجه گیریدر رابطه با مبانی فلسفی این برنامه از حیث هستی شناختی یعنی مکتب نوخاسته گرایی نتایج کاملا بدیعی در رابطه با یادگیری و آگاهی حاصل شد که برخی از آن ها را می توان در پژوهش جونز و نیمو، استیسی، نیو و کوچران یافت ولی شیوه دریافت اطلاعات آن ها استنتاج از مبانی نبوده است.
کلیدواژگان: برنامه درسی روئیدنی، تحلیل مفهوم، نوخاسته گرایی، سازنده گرایی -
صفحات 137-149مقدمه
یکی از اهداف تعلیم و تربیت، پروراندن افرادی سالم، همراه با بهداشت روانی و جسمانی است و توجه لازم نسبت به این موضوع یقینا در سرنوشت افراد تاثیری به سزا خواهد داشت. اما مسایل و مشکلات متنوعی در ابعاد آموزشی و تربیتی گریبان گیر نظام آموزشی جوامع است. هدف از پژوهش حاضر درک تجربه زیسته علل گریز از مدرسه دانش آموزان متوسطه دوره اول بود.
روشاین پژوهش، مطالعه ای کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر متوسطه دوره اول اصفهان در سال تحصیلی 1399بود که تجربه گریز از مدرسه را داشته اند. نمونه پژوهش بر اساس روش نمونه گیری هدفمند از بین دانش آموزان پسر ناحیه 2 شهر اصفهان انتخاب شدند و تا اشباع داده ها یعنی زمانی که موضوعات جدیدی به دست نیاید ادامه یافت.پژوهش از نوع مصاحبه ی نیمه ساختاریافته و به شیوه ی گفتگوی دوطرفه بهره گرفته شد.مدت مصاحبه ها بین 30-60دقیقه بود. برای اجرای این پژوهش از سوالات و پرسش های باز پاسخ جهت مصاحبه با نمونه تحقیق استفاده شد. با استفاده از روش کلایزی اطلاعات مصاحبه ها موردبررسی قرار گرفت.
نتایجبا توجه به 13 مصاحبه ی انجام شده، پنج هسته ی اصلی و مرکزی تاثیرگذار در گریز از مدرسه به دست آمد.که هسته های مرکزی شامل پیامدهای نظام آموزشی، منظومه آسیب زای خانواده، بستر آسیب زای جامعه، عوامل آسیب زای فردی و آسیب پذیری همسالان بود که هر یک پنج از هسته ی اصلی نیز خود به چند کد محوری و یک کد هسته ای طبقه بندی شدند.
بحث و نتیجه گیریمدرسه گریزی محصول مشترک خانواده و اجتماع است و عوامل فردی و گروه همسالان در تشدید مدرسه گریزی اثرگذار هستند.
کلیدواژگان: تجربه زیسته، گریز از مدرسه، دانش آموزان -
صفحات 151-163مقدمه
هدف این مطالعه، بررسی انطباق یا عدم انطباق مباحث مربوط به ضرب و تقسیم در کتاب های درسی ریاضی دوره ابتدایی، با اهداف مدون در برنامه درسی این حوزه یادگیری است.
روشروش پژوهش، تحلیل محتوای کمی است و در آن محتوای کتاب های نونگاشت ریاضی پایه سوم تا ششم و برنامه درسی حوزه یادگیری ریاضی مد نظر قرار گرفته است. با نمونه گیری هدفمند، تمامی فعالیت ها، کار در کلاس ها، تمرین ها و تصاویر مرتبط با عمل ضرب و تقسیم در کتاب های درسی مذکور تحلیل شد و به کمک جداول هدف- محتوا با اهداف پیش بینی شده در محور اعداد و عملیات در برنامه درسی حوزه یادگیری ریاضی مقایسه شد.
نتایجیافته های این مطالعه نشان می دهد اولویت توجه کتاب درسی به اهداف ششگانه در این سند بدین ترتیب است: محاسبات (عددی، ذهنی و تقریبی)، حل مسئله در موقعیت واقعی زندگی، گفتمان ریاضی، آشنایی با راهبردهای حل مسیله، طرح مسایل ساختاریافته و نیمه ساختار یافته و کار با ماشین حساب. هدف کار با ماشین حساب در تمام پایه ها از کمترین توجه و در برخی مباحث با فقدان توجه مواجه است. طرح مسئله ساختاریافته و نیمه ساختاریافته نیز در محتوای مربوط به ضرب و تقسیم با اقبالی اندک مواجه است.
بحث و نتیجه گیریاین مطالعه توجه نابرابر کتاب درسی به اهداف برنامه درسی را گزارش می کند. اما اظهار نظر دقیق تر در این خصوص مستلزم تحلیل تمام محتوای کتاب درسی علاوه بر مباحث مربوط به ضرب و تقسیم است. نتایج این پژوهش می تواند در تشخیص خلاهای کتاب درسی و حذف حشو و زواید در ویرایش های بعدی کتاب درسی مورد استفاده مولفین قرار گیرد.
کلیدواژگان: برنامه درسی ریاضی، کتاب درسی ریاضی، ضرب و تقسیم، اعداد و عملیات، دوره ابتدایی، تحلیل محتوا -
چرخش از کلاس های حضوری به کلاس های مجازی: چالش ها، فرصت ها و نحوه مواجه دانش آموزان متوسطه اول با آنصفحات 165-182مقدمه
پژوهش حاضر با هدف بررسی نحوه مواجه دانش آموزان در کلاس های مجازی بواسطه بحران کرونا و شناسایی چالش ها و فرصت های پیش روی دانش آموزان در مقطع متوسطه اول شهرستان ساری در سال تحصیلی1400-1399 انجام شده است.
روشروش پژوهش پدیدارشناسی است که از رویکرد کیفی بهره گرفته است. میدان پژوهش کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول مدارس دولتی و غیر دولتی شهرستان ساری بودند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 16دانش آموز (8 دختر و 8 پسر) از 7 مدرسه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته است که هرکدام از مصاحبه ها بین دو تا سه ساعت به طول انجامید؛ همچنین، جهت تحلیل داده ها از نرم افزار maxqda10 استفاده شد.
نتایجیافته ها نشان داد که آموزش های مجازی به عنوان تنها راه برای ادامه روند آموزش مدارس در شرایط قرنطینه بحران کرونا، چالش ها و فرصت هایی برای دانش آموزان در پی داشته است. برای اعتبارسنجی داده ها از راهبردهایی همچون بازبینی توسط مشارکت کنندگان و توافق بین پژوهشگر و مشارکت کننده استفاده شد.
بحث و نتیجه گیریچالش ها در سه محیط شاد و واتساپ و مدرسه تلویزیونی به تفکیک بررسی شده است. چالش های محیط شاد شامل مشکل در نصب اولیه برنامه، قابلیت اجرا نداشتن در همه سیستم عامل های موبایل و سرعت پایین در آپلود و دانلود فایل هاست. همچنین در مدرسه تلویزیونی عدم هماهنگی سرفصل ها، تفاوت در روش های تدریس، یک سویه بودن آموزش و تداخل زمانی آموزش ها بعنوان چالش مطرح گردیده است. در واتساپ نیز بعنوان پرکاربرد ترین فضای آموزش مجازی، چالش ها در شش بعد مسایل فردی، اولیا، معلمان، روش آموزش، روش ارزشیابی و مسایل اخلاقی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. فرصت ها نیز شامل در قید زمان نبودن کلاس ها، صرفه جویی در زمان و هزینه ایاب وذهاب، ضرورت یافتن یادگیری فناوری ها و استفاده از روش های جدید توسط معلمان، امکان کنترل مدیر مدرسه بر کلاس، آموزش، آسایش و رفاه بیشتر دانش آموزان بوده است.
کلیدواژگان: دانش آموزان متوسطه اول، کلاس های مجازی، نحوه مواجه، چالش ها و فرصت ها، بحران کرونا
-
Pages 1-12Introduction
Doubt is an opportunity for change, criticism, and fluidity on the one hand, and on the other hand, it is a threat, confrontation, and islandism of the educational system because skeptics' opinions have always caused additional damage and problems for educational systems on both dogmatic and pervasive sides. These factors have led to negligence and avoidance of doubt. Whereas doubt is a valuable opportunity for the educational system, and this lies in the need to rebuild and moderate dogmatic and pervasive schools.
MethodFor this purpose, this study has been aimed at modifying the skepticism and inferring the principles of teaching-learning from the new foundations of its conceptualization in the educational system. To achieve this goal, the characteristics of Descartes' skepticism and Foucault's postmodernism, the external critique of Descartes' skepticism through Foucault's skepticism, the inference of the principles, and the inference of the neo-conceptual principles of Descartes' skepticism are described.
ResultsFindings indicate that the characteristics of Descartes' skepticism in knowledge and consequently in the principles of teaching-learning are linear, subjectivism, discontinuous debugging, with a priori and a posteriori criteria are definite and coherent to achieve the ultimate and general goals. But given the importance of Descartes' skepticism in modifying traditional skeptical arguments, regularity, general and definite rules, this skepticism is criticized by Foucault's postmodern skepticism; and from the above principles, the entanglement of thought and action, purposeful periodic structuralism, mixing and new horizontalism, constructive communicationism, research skepticism, and qualitative debugging were deduced.
Discussion and ConclusionThe above action, on the other hand, has moderated dogmatic doubts about the basics and principles of teaching-learning and on the other hand, it has eliminated the vacuity, expanded and strengthened the Cartesian doubt for the educational system.To this end, this research has been aimed at modifying the extremes of doubt in order to deduce the principles of teaching-learning from its new conceptualization principles in the educational system. Describing Descartes' and Postmodern Fears' Doubts, Descartes' Discourse External Criticism, Inferring Basics, and Inferring Principles of Descartes' Nonsense Descartes, its findings suggest that Descartes' Peculiarities in Knowledge and the Subsequent It is in the principles of teaching-learning linearly, subjectivism, discontinuous error making, with a priori and after-measure criteria, decisively and coherently to achieve ultimate and general goals, but given the importance of Descartes' suspicion in modifying traditional sectarian arguments, Rule of law, coherence, general and definitive rules, this doubt is criticized by Postmodern Foucault. The critique of the facts was based on the characteristics of the suspicion of pho-consciousness, the foundations of activity moderation, situationalism, communication networks, and domination to rebuild Descartes' suspicion, and based on these principles, the principles of the theory and practice of interconnectedness, periodic structuralistism, the merging and new horizons Constructive communication, research skepticism, and qualitative error in learning-learning were deduced.The above action, on the one hand, has moderated dogmatic doubt for the basics and principles of teaching-learning, and on the other hand, has eliminated the vacuum, expanded and strengthened the Cartesian doubt for the educational system
Keywords: Doubt, Descartes' skepticism, Foucault postmodern skepticism, neo-conceptualization, teaching-learning principles of Descartes' skepticism -
Pages 13-20Introduction
The aim of this study is to predict and explain the application of educational technology in teaching using the theory of planned behavior (TPB).
MethodFor this purpose, the correlation-prediction research design was used. The target population consisted of all Kermanshah junior high school teachers, of whom a random sample of 183 was selected. In order to collect data, a researcher-made questionnaire was used. The face validity of the questionnaire was confirmed by a group of academic experts. Cronbach's alpha coefficient also indicated the acceptable reliability of the questionnaire. In order to analyze the data, structural equation modeling was used with the help of Smart PLS2 software.
ResultsThe results showed that the teacher's attitude and control of the perceived behavior of the teacher predict the intention to use educational technology. The findings, however, indicated that subjective norms are not a predictor of intention. In addition, intention and perceived behavioral control were proven to jointly predict actual behavior of educational technology use in class.
Discussion and conclusionThis study showed that TPB is capable of predicting behavioral intention and actual behavior with regard to educational technology use in the classroom. By providing training and equipping classes with computers and overhead projectors, hence, principals can lay the foundation for the use of educational technologies in the classroom
Keywords: Theory of planned behavior, Training Transfer, Educational Technology, Teacher -
Pages 21-39Introduction
This study was conducted to determine the relationship between educational burnout and academic engagement through mediating critical thinking variable with students' educational performance.
MethodologyThe present study is applied in terms of purpose. it is a description of the type of correlation (in the form of a structural equation model) The statistical population studied in this study includes all male students of the secondary education of high school in the East Azerbaijan province during the academic year 2018-2019. The estimated statistical sample size of the population was 18 classes (equivalent to 382 people) who were selected by cluster random sampling. Data were collected using the academic burnout (Bresó et al, 1977), academic engagement (Zarang, 2010), and Critical Thinking (Ricketts, 2003) questionnaires.
ResultsThe results showed that there is a significant relationship between educational engagement and critical thinking (p:0/0001; B:0/747); educational burnout and critical thinking (p:0/0001; B: -0/114); educational burnout and educational performance (p:0/0001; beta: -0/594); Critical thinking and educational performance (p:0/0001; B: 0/225); and the educational engagement and academic performance (p:0/0001; B: 0/319). The variables of educational engagement, critical thinking, and educational burnout were the most important factors in improving students' academic performance, respectively.
ConclusionTherefore, in order to improve academic performance, students' educational engagement should be increased, and by planning and applying basic strategies to prevent students' academic burnout
Keywords: academic performance, Educational performance, Educational Burnout, Educational Engagement, Critical thinking -
Pages 41-59Introduction
This study aimed to present present a program for academic empowerment of Martyr and Veteran Students and also to identify factors and provide operational suggestions to improve the academic achievement of this group of students and at the same time to expand the existing literature and provide new perspectives on the achievement of Martyr and Veteran Students.
MethodThis research has a developmental and exploratory nature. Participants included all students with academic failure, teachers and principals and assistants of SHAHED schools, educational experts of the Martyr Foundation of Sanandaj, as well as the General Directorate of Education and parents of students with academic failure. In the present study, 44 interviews were conducted. Before presenting the educational empowerment program for Martyr and Veteran students, the most important reasons and factors of academic failure as well as strategies to reduce academic failure and increase academic achievement were reviewed and the presented program is based on academic failure factors.
ResultsThe academic empowerment program consists of five stages. The stages are named 1. determination or need assessment, 2. academic planning; 3. academic supervision and Follow up; 4. implementation and 5. the academic empowerment program named as the Martyr and Veteran students evaluation and feedback. Each stage of the program includes the presentation of strategies and actions at the individual level of students, parents and families, school, foundation, and the General Directorate of Education in the province and the organization of the Martyr Foundation.
Discussion and ConclusionThe proposed program can be used as an operational plan at the beginning of the school year to improve academic achievement and reduce the dropout of Martyr and Veteran students in the country by the Ministry of Education and the Foundation for Martyrs and Veterans Affairs.
Keywords: Academic Empowerment, Martyr, Veteran students, Academic failure -
Pages 61-72Introduction
Given the rapid advances in digital technologies and the simultaneous increase in the use of new media among children, it can be said that the methods of acquiring knowledge are much different from what previous generations experienced. In this age, the importance and effectiveness of the media in relation to the teacher and the educational system are undeniable. Considering the understanding of this necessity based on the extent of the dimensions and the impact of different media on children and adolescents, the present study was conducted with the aim of designing and validating the model of media literacy education course for elementary school.
MethodThe research approach is a mixed type (qualitative and quantitative). The synthesis method has been used to compile the model. It has been surveyed by 20 experts to validate it. To conduct research synthesis, 422 cases of research conducted in the period 2012 to 2020 in the field of media literacy curriculum were identified with specific keywords in domestic scientific databases. Among these studies, after several screening stages, based on the study title, abstract and content of the research, 16 study units were eligible to enter the research, respectively. The selected study units were analyzed by content analysis and categorized. The CVR coefficient was used to validate them.
ResultsThe findings showed that the objectives of the media literacy curriculum should be based on maintaining and strengthening the socio-political system as well as the Iranian-Islamic lifestyle while paying attention to the indicators of media literacy; In compiling content, one should pay attention to media communication concepts and components of critical thinking, critical and cognitive media literacy theories; Also, in teaching-learning methods, it is necessary to use active methods according to the characteristics of the central student and the facilitating role of the teacher based on dialogue and research community; In evaluation methods, it is necessary to use a variety of tests, with emphasis on parenting and metacognitive self-evaluation.
Discussion and ConclusionThe results led to the identification of the characteristics of media literacy curriculum elements as a pattern in which, instead of adapting to a linear and predetermined pattern, emphasis is placed on exploring, sharing, and metacognitively evaluating students' media experiences. The model can be used by primary school teachers and curriculum planners according to the aggregation of the findings of previous research as well as the validation of the extracted features by experts in the field of media literacy education
Keywords: Media literacy education, Curriculum model, Primary course, Media literacy model -
Pages 73-85Introduction
Teacher evaluation is a common practice in most schools and its impact on students' learning cannot be underestimated. The aim of this study was to identify teacher evaluation methods and determine their evaluation framework.
MethodThe research strategy is qualitative and the research method is synthesis research. The field of research included internal and external research on the subject of evaluating teacher performance in 65 cases. In the refining stage of articles, 29 articles were purposefully selected depending on the criteria. Research selection criteria are articles, and research on the subject of teacher performance evaluation with publication's name and year which are in line with the objectives of the research. The six-step pattern of Roberts' research synthesis was used to collect data.
ResultsIn this research, a number of teacher evaluation methods were identified Included Classroom observation, Principal Evaluations, Analysis of Classroom Artifacts, Portfolios, self- evaluation, Value – Added models, Student ratings, Performance Rating for Promotion, Teacher Evaluation for Professional Development, Clinical supervision, teacher development programs, a peer evaluation system.
Discussion and ConclusionIn this study, a number of teacher evaluation methods including Classroom observation, Principal Evaluations, Analysis of Classroom Artifacts, Portfolios, self-evaluation, value-added models, student ratings, Performance Rating for Promotion, evaluation for professional development, clinical supervision, Teacher Evaluation for Professional Development, Clinical Supervision, and Peer evaluation system was identified.
Keywords: Function Evaluation, Teachers' Evaluation, Methods of Evaluation, Synthesis Research Study -
Pages 87-99Introduction
Considering the importance of two variables of academic self-efficacy and academic motivation in students 'learning, the use of mutual learning methods and the thinking cycle for students to achieve these two variables is important and necessary. Mutual education and thought cycle are some of the methods that can lead to self-regulation and improve students' academic achievement in different subjects. The aim of this study was to compare the effect of mutual education and the thinking cycle on academic self-efficacy and academic motivation of elementary level students.
MethodThe research method was quasi-experimental with a pre-test-post-test design and a control group. From the sixth-grade male student population in the city of Dehloran, 34 students were selected using cluster sampling. Research tools included academic self-efficacy and academic motivation questionnaires. Data analysis was performed by multivariate analysis of covariance using SPSS-22 software.
ResultsThe results showed that mutual education and the thinking cycle had a significant effect on increasing knowledge of academic self-efficacy (Partial ŋ2 =0.61, p=0.001, F=106.73). Also, mutual education and thinking cycle increased academic motivation (57 Partial ŋ 0.2, p = 0.001, F = 100.81) had a significant effect, but there was no significant difference between the effectiveness of mutual education and thinking cycle on academic self-efficacy and students' academic motivation (p <0.05).
DiscussionThe present study showed that mutual education improves students' academic self-efficacy and academic motivation, as well as increases the thinking cycle, self-efficacy, and motivation of students' academic achievement.
Keywords: reciprocal education, thinking cycle, Metacognitive Knowledge, educational self-concept -
Pages 101-115Introduction
The aim of this study was to test the structural model of basic psychological needs with academic involvement with the mediating role of self-efficacy and academic emotions.
MethodThe participants were 325 (225 girls and 100 boys) first and second-year high school students in Kerman who were selected by random cluster sampling. All of them completed the questionnaires of basic psychological needs, academic self-efficacy, academic excitement, and academic engagement. The relationships between the variables were tested by structural equation modeling using LISREL software.
ResultsThe findings showed that on the one hand, basic psychological needs had a direct effect on self-efficacy, emotions, and academic engagement, and on the other hand, they had an indirect effect on academic engagement through self-efficacy and academic emotions. Furthermore, academic self-efficacy had a direct effect on academic emotions and academic engagement, as well as, it had an indirect effect on academic engagement due to emotions.
Discussion and ConclusionFor students' academic engagement, several antecedents should be considered. Basic psychological needs, academic emotions, and self-efficacy are factors that can influence academic engagement, and the implications of the findings were discussed.
Keywords: Basic psychological needs, Academic self-efficacy, academic emotions, academic engagement -
Pages 117-135Introduction
Curriculum, as the center of educational activity, has special importance and delicacy for the sensitive period of childhood. There are two types of views on curriculum design that give a passive and accepting role to the student or give him an active role, so addressing the nature of each program is the most important part of planning. An emergent curriculum is considered to be a program that respects the interests of the child and is designed based on the needs of the child.
MethodThe purpose of this study is to explain the nature of the curriculum and to infer the implications of the related curriculum. For this purpose, first, the philosophical fundamentals of this program were investigated. Then, by examining the etymology of the word emergent and extracting its synonymous and contradictory semantic domains, as well as analyzing the concept of a pre-defined curriculum, the nature of the emergent curriculum was explained. The chosen investigated documents are effective in understanding the research issues and in the central phenomenon of the study, so the sampling used in this study is purposeful. Therefore 250 valid national and international documents in the field of emergent curriculum and emergentism theory were investigated (including books, articles, encyclopedias, etc.). Then 80 published documents in reputable Journals were used and their validity was confirmed based on the opinions of the experts in curriculum planning and philosophy of education.
ResultThe findings of this study indicate that the emergent curriculum appears as a flexible, dynamic, and multidimensional spiral phenomenon with different cross-sections and hence it is completely innovative and constantly developing. This program has the ability to influence the learner, instructor, content, etc. that are the components of the program, for example, during the process of this program, the instructor learns. Awareness and learning are unpredictable and unexpected phenomena beyond the knowledge of all the learning process components.
Discussion and ConclusionIn relation to the philosophical foundations of this Curriculum, from the ontological point of view, that is, the school of Emergentism, quite novel results were obtained in relation to learning and consciousness such as Jones & Nimmo, Stasey
Keywords: Emergent Curriculum, Conceptual analysis, Emergentism, Constructivism -
Pages 137-149Introduction
One of the goals of education is to raise healthy people, along with mental and physical health, and the necessary attention to this issue will certainly have a significant impact on the fate of people. But various issues and problems in the educational and training dimensions are plaguing the educational system of societies. The aim of the present study was to understand the lived experience of the causes of dropping out of high school for first-year students.
MethodThis research was a qualitative phenomenological study. The statistical population of this study included male high school students in the first year of Isfahan in the academic year 1399 who had the experience of dropping out of school. The research sample was selected from male students in District 2 of Isfahan based on purposive sampling method and continued until data saturation, ie when new topics were not obtained. It was 30-60 minutes. To conduct this research, open-ended questions and questions were used to interview the research sample. The interview information was analyzed using the Claysian method.
ResultsAccording to 13 interviews, five central nuclei were found to be effective in dropping out of school. Five of the core cores themselves were classified into several core codes and one core code.
ConclusionSchool dropout is a joint product of family and community and individual and peer group factors are effective in intensifying school dropout.
Keywords: lived experience, school dropout, Students, Truancy -
Pages 151-163Introduction
The purpose of this study is to investigate the conformity or non-conformity of the topics related to multiplication and division in elementary school textbooks with the objectives of the mathematics curriculum.
MethodThe research method is quantitative content analysis, in which the content of third to sixth-grade math textbooks and the mathematics curriculum are considered. By purposeful sampling, all activities, work in classes, exercises, and pictures in the textbook related to multiplication and division topics have been analyzed. these contents are compared with the goals predicted in the mathematics curriculum by using content goal tables.
ResultsThe findings of this study show that the priority of attention to the six goals is as follows: calculations (numerical, subjective, and approximately), problem-solving in a real-life, mathematical discourse, problem-solving strategies, structured problems, and semi-structured problems, and finally working with the calculator. The purpose of working with a calculator is to get the least attention in all areas and to lack attention in some areas. Structured and semi-structured problem propositions are also met with little success in content related to multiplication and division.
Discussion and ConclusionThis study indicates the unequal attention of the textbook to the objectives of the curriculum. But a more precise comment on this requires an analysis of the entire content of the textbook in addition to the topics of multiplication and division. The results of this research can be used by the authors in identifying textbook gaps and removing clutter and redundancies in subsequent editions of the textbook.
Keywords: Mathematic curriculum, Mathematics textbook, Multiplication, division, Numbers, operations, Elementary Schools, Content Analysis -
Pages 165-182Introduction
The aim of this study was to investigate how students face virtual classrooms due to the Corona crisis and identify the challenges and opportunities for students in the first secondary school of Sari in the academic year 2020-2021.
MethodThe research method is phenomenology that has used a qualitative approach. The research field was all female and female students of the first secondary school and non-governmental schools in Sari city, which were selected by purposive sampling method of 16 students (8 girls and 8 boys) from 7 schools. The tool used in the research is a semi-structured interview that each interview lasted between two and three hours; Furthermore, MAXQDA10 software was used to analyze the data.
ResultsThe findings showed that virtual education, as the only way to continue the process of school education in the quarantine of the Corona crisis, has posed challenges and opportunities for students. Strategies such as peer review and agreement between the researcher and the participant were used to validate the data.
Discussion and ConclusionChallenges have been examined separately in three environments of Shad, WhatsApp, and the TV school. Challenges of a Shad application include problems with the initial installation of the application, inability to run on all mobile operating systems, and low speed in uploading and downloading files. Also in the TV school, the lack of coordination of subjects, differences in teaching methods, one-sided teaching, and time interference of training have been raised as challenges. In WhatsApp, as the most widely used virtual learning space, challenges in six dimensions of individual issues, parents, teachers, teaching methods, evaluation methods, and ethical issues were analyzed. Opportunities also included not having classes on time, saving time and money on commuting, finding the need to learn technologies and using new methods by teachers, the possibility of the school principal controlling the class, education, comfort, and well-being of more students.
Keywords: First Secondary Students, Virtual Classes, Mode, Challenges, Opportunities, Corona Crisis