ولایت فقیه و انتخاب مردم
در اندیشه سیاسی، نظریات مختلفی از فیلسوفان درباره حق حاکمیت و ویژگی های حاکمان گزارش شده است. در دوران حضور معصومانb، شیعیان درباره رهبری جامعه، از نگاه نظری با مشکلی روبه رو نبودند؛ برخلاف دوره غیبت که به معصوم دسترسی نیست و شرایط حاکم یا رهبر جامعه اسلامی و چگونگی انتخاب او اهمیت ویژه ای داشته است. بحث ولایت فقیه و ولایت فقیهان، مبتنی بر روایاتی دراین باره است که به نظر می رسد بیشتر ناظر بر ولایت های جزیی مانند ولایت بر غیب و قصر و قضاست، نه ولایت به معنای حکومت بر جامعه. در بحث ولایت فقیهان جامع الشرایط، مسئله انتخاب یا اقبال مردم نیز جایگاه مهمی ندارد و اساسا بحث بر سر شیون فقیهان بوده که یکی از این شیون، ولایت است. اختلاف نظر درباره دلالت این روایات و تسری آن به ولایت فقیه به عنوان حاکم جامعه، مشکلات فراوانی به وجود می آورد و نخستین مشکل، شیوه انتخاب یک فقیه از میان فقیهان جامع الشرایط و مشروعیت اوست. درباره مشروعیت ولی فقیه در حکومت اسلامی دو دیدگاه وجود دارد: الف) دیدگاهی که ولایت فقیه را براساس ادله ای غیر از ادله روایی در حکومت گسترده می بیند یا آن روایات را حمل بر مجموعه شرایط می کند، نه حمل بر نصب الهی. در این دیدگاه انتخاب مردم امری حتمی و جدی برای مشروعیت است؛ ب) دیدگاه دوم معتقد به نصب عام فقیهان در عرصه گستره دولت است. طرفداران این دیدگاه برای ترجیح یکی از این فقیهان بر دیگران، ناچار از توجیه های گوناگون اند. این توجیه ها مشکلات فراوانی نیز دربردارد که در مقاله به برخی از آنها اشاره شده است.