مواجهه نیچه با حقیقت: مقدمه ای بر یک وحدت انگاری ایدئالیستی پویشی
نیچه حقیقت را چه می داند؟ این پرسش پروبلماتیک اصلی مقاله حاضر است که در پرتو آن تلاش شده است تا در چارچوب مقتضیات و محدودیت های این متن،در مقام یک مقاله، مقدمه ای بر طرح برداشتی وحدت انگارانه، ایدیالیستی و پویشی از نیچه عرضه شود. در این راستا، ابتدا در مقام مقدمه به بحران پیش روی هر شکلی از نیچه پژوهی اشاره ای گذرا خواهد شد تا بدین طریق، بتوان امکاناتی را برای صورت بندی ایده اصلی مقاله به دست داد. سپس با تمرکز بر کارکردهای مختلف حقیقت نزد نیچه (به ویژه با ارجاع های متعدد به آثار متاخر او) و مواجهه دوگانه (منفی/ ایجابی یا انتقادی/ جانبدارانه) او با این مفهوم به ترتیب به سه نقد اصلی او به حقیقت، ذیل سه عنوان خواهیم پرداخت: 1- نقد دوجهانیت، 2- نقد ذات گرایی و 3- نقد ثبات گرایی. در نهایت به کمک نتایج حاصل از این مباحث، طرحی ابتدایی از برداشت وحد انگارانه- ایدیالیستی- پویشی از نیچه در انتهای مقاله ترسیم خواهد شد.
نیچه ، حقیقت ، ذات گرایی ، ایدئالیسم ، دوگانه انگاری
-
نیچه؛ فیلسوف فرهنگ یا ضدفرهنگ؟
محمد مهدی اردبیلی*
نشریه پژوهش های فلسفی، زمستان 1399 -
بیلدونگ: ریشه ها، کارکردها و دلالتها
محمد مهدی اردبیلی*
نشریه متافیزیک، بهار و تابستان 1399