مبانی کلامی ربط علل طبیعی با آیات توحیدی از دیدگاه علامه طباطبائی و ابن عربی
در دیدگاه ابن عربی که مبنای کلامی اشعری دارد، هیچ نقشی برای انسان و علل طبیعی در نظام عالم قایل نیست؛ و این به دلیل اعتقاد وی به جبر است. علامه طباطبایی دیدگاه شیعه دارد و برای علل طبیعی نه تنها بی نقش در نظر نمی گرفت، بلکه نقش طولی در نظر می گیرد و نقش طولی جبر نیست و آنچه جبر است نقش عرضی است؛ بنابراین باد و باران و امثال این علل طبیعی اند که نقش کارگزاری در نظام عالم دارند و هیچ منافاتی با توحید ندارد، ظاهرا ابن عربی آیات توحیدی را مقدم می دارد و این علل طبیعی را کنار می گذارد؛ اما علامه طباطبایی آیات توحیدی را همان طور معنا می کند که علل طبیعی را به عنوان علل طولی می داند و دقیقا مطابق با توحید می داند و مخالف با مسیله توحید نیست. در این پژوهش آگاهانه یا ناآگاهانه این دو دانشمند طبق تاثیرپذیری از مبانی کلامی که برای خود دارند این گونه دو روش متفاوت در قبال یک موضوع را اختیار کرده اند. این مقاله به شیوه کتابخانه-اسنادی به مطالعه آثار نگاشته شده علامه طباطبایی و ابن عربی و به صورت روش کار تطبیقی جزیی با توجه به مبانی کلامی ربط علل طبیعی با آیات توحیدی به جمع بندی مطالب پرداخته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.