تاثیر مولفه های فرهنگ راهبردی بر روابط دوجانبه و منطقه ای ایران و روسیه
فرهنگ راهبردی در تدوین سیاست ها، تنظیم آیین ها، تعیین هدف های کلان دفاعی - امنیتی، جهت گیری سیاست خارجی کشورها و مبانی هویتی دولت ها نقش تعیین کننده ای دارد. پیشینه تاریخی، ویژگی های فرهنگی و موقعیت جغرافیایی منابع مشترک، فرهنگ راهبردی کشورها را شکل می دهند که در قانون اساسی و فرهنگ سیاسی آن ها منعکس شده است. مولفه های فرهنگ راهبردی، مبنای هدف ها و منافع نخبگان ایران و روسیه در مورد روابط دو کشور هستند. بر اساس این مولفه ها می توان نوسان روابط تهران و مسکو را تحلیل کرد. در این نوشتار با بهره گیری از روش کیفی و رویکرد تحلیلی ژرف نگرانه و نیز استفاده از مبانی نظری فرهنگ راهبردی به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که مولفه های فرهنگ راهبردی چه تاثیری بر روابط دوجانبه و منطقه ای ایران و روسیه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی داشته اند؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که با توجه به ملاحظه ها، هدف ها و منافع ایران و روسیه و تعریف آن ها، در چارچوبی متفاوت مولفه های فرهنگ راهبردی مانع از شکل گیری الگوی تعامل پایدار و روابط راهبردی میان دو کشور بعد از فروپاشی اتحاد شوروی شده اند. بر این اساس، آن ها یکدیگر را به عنوان متحدی موقت برای دستیابی به هدف ها و منافع و دفع تهدیدها در نظر می گیرند. بررسی روابط ایران و روسیه در قالب فرهنگ راهبردی امکان آسیب شناسی روابط، تدوین راهبرد و تنظیم سیاست همسایگی را در سیاست خارجی به منظور تامین منافع ملی فراهم می کند.