مدل سازی غنای گونه ای با روش های ماکرواکولوژیک (MEM) و مدل پراکندگی گونه ای- تجمیع یافته (S-SDM) در مراتع
غنای گونه ای یک شاخص ساده و قابل تفسیر برای تنوع زیستی است و یکی از مهم ترین و گسترده ترین اندازه گیری های پایه ای و کاربردی در اکوسیستم های مرتعی است. مدل های تجربی غنا، برای تعیین نقاط دارای غنای گونه ای مناسب و نامناسب، و عوامل موثر بر آن به کار می روند. هدف تحقیق حاضر مقایسه دو روش مدل سازی غنای گونه ای شامل روش های ماکرواکولوژیکی (MEM) و مدل پراکندگی تجمیع یافته (S-SDM) در مراتع سرخ گریوه استان مازندران است. برای نمونه برداری از پوشش گیاهی و خاک از روش طبقه بندی تصادفی- سیستماتیک استفاده شد. در هر واحد نمونه برداری تعداد 10 پلات یک متر مربعی و در مجموع 260 پلات یک متر مربعی مستقر گردید. در هر پلات فهرست گونه ها، حضور و عدم حضور گونه ها یادداشت گردید. همچنین سه نمونه خاک از عمق 30-0 سانتی متری در هر واحد نمونه برداری برداشت شد. داده های مربوط به تعدادی از فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی خاک در آزمایشگاه اندازه گیری، متغیر های توپوگرافی با کمک نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیای تعیین و داده های اقلیمی 15 ساله از ایستگاه های هواشناسی مناطق مجاور جمع آوری شد. پیش بینی غنای گونه ای گیاهان با مدل درخت رگرسیون تقویت شده (BRT) با روش های ماکرواکولوژیکی (MEM) و مدل پراکنش تجمیع یافته (S-SDM) انجام پذیرفت. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار R نسخه 3.1.1 انجام گرفت. نتایج نشان داد که غنای گونه ای مشاهده شده با غنای پیش بینی شده با هر دو روش و غنای پیش بینی شده با روش MEM با غنای پیش بینی شده با تلفیق دو روش MEM و S-SDM همبستگی معنی داری داشتند. نتایج به دست آمده از همبستگی اسپیرمن بین روش های مختلف پیش بینی غنای گونه های گیاهی بیانگر این مطلب بود که روش S-SDM با همبستگی 184/0- و سپس روش MEM با همبستگی 177/0، با غنا گونه ای مشاهده شده مطابقت بیشتری داشتند. با استفاده از مدل سازی غنای گونه ای می توان اطلاعاتی راجع به ترکیب جامعه گیاهی، شناسایی گونه ها و پیش بینی آنها در مکان و زمان برای بررسی تغییرات تنوع زیستی حاصل نمود.