اعتبارسنجی استصحاب در دو امر حادث با تاریخ مجهول؛ و تاثیر آن در نقد ماده 873 قانون مدنی
جریان و یا عدم جریان استصحاب در دو حادثه ای که تقدم و تاخر آن دو مشخص نیست، دارای ثمرات فقهی و حقوقی فراوانی در بیشتر ابواب فقه و حقوق می باشد و اندیشمندان فقه و حقوق در این مسیله دیدگاه های مختلفی ابراز داشته اند. در نوشتار پیش رو با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با روش تحلیل تطبیقی، آراء دانشمندان فقه و دیدگاه حقوقدانان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فقها استصحاب را در این مساله جاری دانسته، ولی به سبب تعارض، اثری برای آن لحاظ نمیکنند و به قاعده طهارت، قرعه، احتیاط و... مراجعه می کنند. البته برخی به کلی استصحاب را جاری ندانسته و اصالت طهارت را مطرح نموده اند. فقها با اختلاف در جریان استصحاب، در کیفیت و نوع جهل تفاوت قایل نشده اند. حقوقدانان در فرض جهل در زمان حادثه نخست دیدگاه فقیهان را پذیرفته اند، ولی در فرض جهل در زمان حادثه دوم، آراء مختلفی دارند. در این مقاله اشکالات ماده 873 قانون مدنی که مخالفت صریح با فقه دارد بررسی شده است. به عنوان یکی از نتایج این پژوهش، و ملاحظه این که قانون مدنی ایران، بر گرفته از فقه امامیه می باشد، به نظر می رسد بایستی در محتوا قانون مدنی ایران در موضوع ارث بازنگری صورت گیرد. تفاوت های بسیار میان «قانون مدنی ایران» و «فقه امامی» منجر به بروز اختلافاتی در مسایلی چون ارث شده است.
-
احکام و آثار قراردادهای ناشی از اعمال نفوذ ناروا در فقه امامیه و فقه حنفی
*، نجیب الله تابش
نشریه مطالعات اسلامی حقوق، بهار و تابستان 1402 -
بررسی تطبیقی اثربخشی آموزش های قبل از ازدواج به روش برنامه آگاهی بر باورهای ناکارامد زوجی در افراد متقاضی ازدواج
، سعید بلوچ زاده خورشانه
نشریه روانشناسی، تابستان 1402