مطالعه اثر هم زمان تمرین هوازی و مکمل رزوراترول بر سطح سرمی اینترلوکین - 6 در زنان مبتلا به دیابت نوع 2
مقدمه و اهداف :
پاتوژنز دیابت توسط مجموعهای پیچیده از سلولهای پیشالتهابی و سایتوکینها هدایت میشود و از این مجموعه، اینترلوکین-6 در التهاب مزمن مرتبط با دیابت نوع 2 نقش اساسی ایفا میکند. استفاده از مکملها و عصارههای گیاهی و تمرینات ورزشی برای درمان دیابت نوع 2 امروزه رواج یافته است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر همزمان تمرین هوازی و مکمل رزوراترول بر سطح سرمی اینترلوکین-6 در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 است.
مواد و روشها:
مطالعه حاضر از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. 24 زن مبتلا به دیابت نوع 2 داوطلبانه و بهصورت تصادفی و مساوی به 3 گروه مکمل (سن 5/11±55/25سال)، آزمایش+مکمل (سن722±54/62سال) (400 میلیگرم رزوراترول) و گروه کنترل (سن 8/60±52/25سال) تقسیم شدند. آزمودنیها 6 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه 40 تا 60 دقیقه با شدت 45 تا 65 درصد ضربان قلب ذخیره به تمرین پرداختند. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و تی همبسته در سطح معناداری (0/05>P) انجام شد.
یافتهها :
نتایج نشان میدهد پس از آزمایش، سطح سرمی اینترلوکین-6 در گروه تمرین هوازی+مکمل (0/01=P) نسبت به گروههای مکمل و کنترل کاهش معنادار داشته است. بررسی تغییرات بینگروهی نشان میدهد بین گروههای آزمایش+مکمل و مکمل در میزان اینترلوکین-6 اختلاف معناداری وجود دارد (P=0/002, f=1/56). همچنین نتایج آزمون تعقیبی توکی درباره اینترلوکین-6 نشان داد بین گروههای کنترل و آزمایش+مکمل (0/003=P) و بین گروههای مکمل و آزمایش+مکمل (0/031=P) اختلاف معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری :
براساس یافتههای پژوهش حاضر به نظر میرسد مصرف توامان مکمل رزوراترول و انجام تمرینات هوازی میتواند با کاهش سطح اینترلوکین-6، اثرات ضدالتهابی و محافظتی در زنان دیابتی نوع 2 داشته باشد.