توزیع ماده خشک و عملکرد در اشکوب گیاهی تیپ های مختلف پنبه در سیستم کاشت ردیف های بسیار باریک
تراکم بوته یکی از راه های افزایش عملکرد در واحد سطح می باشد. اخیرا کاشت در تراکم بالا در ردیف های بسیار باریک در کشورهای تولید کننده پنبه توسعه پیدا کرده است. نتایج نشان داد که افزایش تراکم بوته با کشت در ردیف های باریک موجب افزایش عملکرد وش گردید (ردی و همکاران، 2009). کشت پنبه در ردیف های باریک (فاصله ردیف بین 20 تا 30 سانتی متر) تبخیر را در فاصله بین ردیف های کاشت، کاهش می دهد، از این رو میزان مصرف آب و رشد علف های هرز کاهش می یابد، علاوه بر این این روش همچنین کارایی مصرف نور را افزایش می دهد (جاست، 2000).استفاده ارقام تیپ صفر پنبه در این سیستم ها (ردیف های بسیار باریک) موثرترند، و کارایی آنها به دلیل رشد کمتر شاخه های رویشی و زایشی در مقایسه با ارقام معمول بیشتر است. لذا ارزیابی واکنش رشد، عملکرد و تغییرات مرفولوژیکی این ارقام به کاشت در ردیف های بسیار باریک ضروری است. از این جهت این پروژه تحقیقاتی به منظور تعیین تراکم مناسب کاشت در فواصل مختلف ردیف در ارقام تیپ بسته و ارقام تجاری انجام شد.
پس از آماده سازی خاک، دو رقم پنبه تیپ صفر پنبه به نام های کاشمر و خورشید همراه با ارقام خرداد و ورامین (شاهد) در سه فاصله بین ردیف 20، 40 و 60 سانتی متر با فاصله روی ردیف 20 سانتی متر کاشت شدند. این پژوهش با استفاده از آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در محل ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کاشمر طی دو سال 1393 و 1394 انجام شد. آبیاری با استفاده از نوار تیپ (در شرایط آبیاری تحت فشار) با فاصله قطره چکان های 20 سانتی متر و دبی 4 لیتر در هر متر طولی در ساعت انجام شد. در سال نخست تعداد سه گیاه به طور تصادفی انتخاب شد. نمونه های مورد نظر از نظر طولی به سه قسمت تقسیم شده و تعداد گره، تعداد غوزه، وزن خشک وش، وزن خشک اجزاء رویشی و وزن خشک کل در هر قسمت تعیین شد. صفات اندازه گیری شده عبارت بودند از: وزن خشک وش و اجزای رویشی و کل وزن خشک بوته، تعداد غوزه در بوته، وزن وش در بوته و عملکرد. آنالیز واریانس داده ها با استفاده از نرم افزارهای MSTATC و Excel و مقایسه بین میانگین تیمارها با استفاده از آزمون LSD در سطح احتمال 5 درصد انجام گرفت.
نتایج نشان داد ارقام مورد بررسی از نظر صفات مورفولوژی با هم تفاوت معنی داری دارند. بیشترین وزن خشک اجزای رویشی و اقتصادی به ترتیب در اشکوب های میانی، تحتانی و فوقانی بوته مشاهده شد. با کاهش فواصل بین ردیف های کاشت، سهم اشکوب میانی و تحتانی در تولید وش در بوته به ترتیب افزایش و کاهش پیدا کرد. نتایج نشان داد وزن وش به کل ماده خشک گیاهی در ارقام ورامین، خرداد، کاشمر و خورشید به ترتیب برابر 57، 53، 8/55 و 4/54 درصد بود. با افزایش تراکم بوته، عملکرد در سال اول و دوم به ترتیب به میزان 2/83 و 7/79 درصد نسبت به کاشت در ردیف های پهن تر افزایش پیدا نمود. همچنین بیشترین و کمترین افزایش عملکرد، از کاشت در فاصله بین ردیف 20 سانتی متر به ترتیب متعلق به ارقام خورشید و خرداد بود. در هر دو سال اجرای طرح، کاشت در ردیف های باریک سبب افزایش معنی دار عملکرد وش ارقام مورد بررسی گردید. بیشترین مقادیر افزایش عملکرد در بالاترین تراکم کاشت با 167، 136، 86 و 59 درصد به ترتیب متعلق به ارقام خورشید، ورامین، خورشید و خرداد بود.
در سیستم های کشاورزی فشرده، ما نیازمند به استفاده از ارقام مطلوب که مناسب برداشت ماشینی هستند، می باشیم. این راقام باید کمترین رشد رویشی شاخه های جانبی را داشته باشند. در این پژوهش ارقام کاشمر و خورشید به عنوان ارقام تیپ صفر پنبه برای برداشت ماشینی مناسب می باشند. نتایج نشان داد که این ارقام واکنش بهتری به تراکم های بالای کاشت در مقایسه با ارقام معمول (خرداد و ورامین) دارند. در سیستم کاشت در ردیف های بسیار باریک، نتایج نشان داد که عملکرد ارقام تیپ صفر بیشتر از ارقام معمل می باشد. همچنین بیشترین وزن خشک اجزای رویشی و اقتصادی به ترتیب در اشکوب های میانی، تحتانی و فوقانی بوته مشاهده شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.