گنوسیسم و اندیشه های میانجی در دیدگاه عین القضات همدانی
گنوسیگری مکتبی تلفیقگراست و بر آموزه های کلی همانند اصالت دادن به دویالیسم و تضاد اشیاء دنیوی، روحانگاری و دوری از ماده، راهیابی به عالم علوی ازطریق معرفت (گنوس) تاکید دارد. عرفان اسلامی نیز با تلفیق برخی گزاره های گنوسی در قالب توحید اشراقی در تقابل با توحید عددی و سنیگری افراطی و حکومتی، از آن جهت تلطیف متن و باورهای اسلامی بهره جست. عین القضات همدانی از عرفای بیپروای ایرانی-اسلامی با آگاهی از آموزه های گنوسی و متاثر از آن و با تلفیق دیدگاه های مانوی و مندایی و اندیشه های میانجی، که در این مقاله به اندیشه های نوافلاطونی و هرمسی اطلاق میشود، درصدد بود تا خوانش جدیدی از متن مقدس مسلمانان با گفتمانهای گنوسی و اندیشه های میانجی بوجود آورد.
روش مطالعه:
روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است و بر پایه داده های کتابخانه ای و آثار متقدمان استوار است.
یافته اصلی تحقیق بر تاثیر ادیان گنوسی و فلسفه های نوافلاطونی و هرمسی بر نگاه موحدانه و روایتهای اسلامی عین القضات با حفظ اصالت اسلامی آن تاکید دارد.
پاسخ به چیستی صورتهای جدید آفریده شده در تلفیق با گونه های فکری قدیم و ماهیت اندیشه های جدید، بویژه در منظومه فکری عین القضات و قالب اسلامی آن، از نتایج مهم پژوهش حاضر است.