انعکاس نجات ایران در آینه بازتاسیس حوزه علمیه قم (بر اساس الگوی اسپریگنز)
سخن در علت بازتاسیس حوزه علمیه قم در سال 1301 توسط شیخ موسس است. الگویی که بر اساس آن به بررسی مسیله مقاله پرداخته شده، الگوی جستاری چهارمرحلهای اسپریگنز است: بحران شناسی، علت شناسی، آرمان شناسی و راه حل شناسی. شیخ موسس، بحران ایران را تباهی و تاریکی توصیف میکند؛ ازهمپاشیدگی فکری ایرانیان با ورود رگههایی از کمونیسم به کشور، از خود بیگانه شدن ملت با ادعاهای روشنفکران و دعوت آنان از مردم برای به رنگ غرب درآمدن و ملغمهای از اصول و آداب غربی را به خورد آنان دادن، در انزوا قرار گرفتن امور روحانی و معنوی، بینظمی سیاسی و هرجومرج در جامعه ایرانی با شروع جنبش مشروطه و به سامان نرسیدن آن و بالاخره آغاز جنگ جهانی و ورود کشورهای بیگانه به کشور و استیلای استعمار از هر سو، بخشهایی از این بحران بود. در چارچوب این الگو، باید سبب بحران را از دیدگاه اندیشمند مورد نظر بررسی کرد. اضطراب و تزلزلی که گریبان نهاد متولی دین در ایران و حوزههای علمیه را گرفته و کیان و موجودیت آنها را در آستانه نیستی قرار داده، سبب اصلی بود. تصویرسازی از آرمان مدنظر شیخ موسس در موضوع مقاله، گام سوم است. ایران دور از تباهی و ارایه تصویری واضح از آن، در نظر شیخ، مولفههایی دارد. در نهایت، راهحل شیخ در نجات ایران از تباهی، بازتاسیس حوزهای کارآمد و قوی برای نجات ایران است.