تبیین شیوه عملکرد و اهداف سیاست «فشار حداکثری» آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران
دونالد ترامپ، از زمان مبارزات انتخاباتی، برجام را توافقی فاجعه بار برای ایالات متحده معرفی کرده و پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 و راهیابی به کاخ سفید نیز باوجود تمدید تعلیق تحریم های ایران، این کشور را به نقض برجام متهم می کرد. برای ترامپ و تیم امنیت ملی وی، برجام توافقی ناقص بود که برنامه موشکی و سیاست منطقه ای ایران را در بر نمی گرفت. از این رو ایالات متحده، پس از خروج از برجام، با بازگرداندن تحریم های مرتبط با برنامه هسته ای و وضع تحریم های اضافه، درصدد اعمال فشار حداکثری بر ایران برآمد. با این توصیف، هدف پژوهش پیش رو، بررسی و تبیین این مساله است که نحوه عملکرد، سازو کار و اهداف سیاست فشارحداکثری ایالات متحده در دوره ترامپ، در قبال جمهوری اسلامی ایران چگونه بوده است.
روش پژوهش، کیفی از نوع تبیین علی بوده و روش گرد آوری داده های مورد نیاز، کتابخانه ای و همچنین از منابع مکتوب و فضای مجازی بهره گرفته شده است.
بر پایه یافته های پژوهش، ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری ترامپ، از طریق «امنیتی سازی» حداکثری بر آن بود تا با بازنمایی مجدد ایران به مثابه منبع عمده «تهدید» که این بار همه اقدامات ایران را در بر می گرفت و معرفی این اقدامات به عنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی، به اعمال فشار حداکثری علیه ایران بپردازد. به دیگر سخن، برای مشروعیت بخشی به سیاست فشار حداکثری علیه ایران، می بایست اقدامات ایران به عنوان تهدیدی بین المللی جلوه داده شود. بر این پایه، امنیتی سازی حداکثری ایالات متحده، سه محور بنیادین داشت که عبارت بود از: برنامه هسته ای، برنامه موشکی و سیاست منطقه ای ایران.
با توجه به مواضع متفاوت و ناهمگون مخاطبان این سیاست، می توان گفت این واقعیت مورد توجه و تصدیق خود غرب نیز قرار گرفته که سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ، در عمل شکست خورده و دیپلماسی و توافق بهترین روش در قبال ایران است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.