پیش بینی افسردگی براساس هوش هیجانی و تفکر انتقادی در زنان دارای اختلال شخصیت خودشیفته
خودشیفتگی یک اختلال شخصیتی است که به عنوان عشق مفرط به خود مفهوم سازی می شود و به صورت احساس بزرگی از خود، استحقاق بیشتر و برتری ظاهر می شود و شیوع آن در زنان بسیار بیشتر از مردان است. هدف از مطالعه حاضر بررسی پیش بینی افسردگی براساس هوش هیجانی و تفکر انتقادی در زنان دارای اختلال شخصیت خودشیفته بود.
پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان دارای اختلال شخصیت خودشیفته مراجعه کننده به کلینیک روان درمانی نیک آمال در شهر تهران در سال 1400 بود. 130 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه های شخصیت خودشیفته آمز (2006)، پرسشنامه افسردگی بک (1961)، آزمون هوش هیجانی شرینگ (1996) و آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا، فرم ب، (1990) در مورد آن ها اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های همبستگی و رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام شد. سطح معناداری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج نشان داد هوش هیجانی و تفکر انتقادی با افسردگی ارتباط منفی و معنادار دارد (P< 0/01). همچنین هوش هیجانی 62 درصد و تفکر انتقادی 45 درصد از واریانس نمرات افسردگی زنان دارای اختلال شخصیت خودشیفته را تبیین کردند.
جهت کاهش مشکل افسردگی در زنان دارای اختلال شخصیت خودشیفته، افزایش هوش هیجانی و تفکر انتقادی توصیه می گردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.