روش شناسی انتقادی تبیین نظام خانواده و حقوق زن از منظر محمد مجتهدشبستری
خانواده به عنوان مهم ترین کانون اجتماعی در سال های اخیر دچار تحولات مختلفی شده است؛ به تبع تحولات کانون خانواده، جایگاه زن و مرد نیز دچار تغییر و تحول شده است. مجتهدشبستری از جمله نواندیشان دینی است که در این زمینه ایده هایی مطرح کرده و از منظر هرمنوتیک و پارادایم تفسیری در علوم انسانی، احکام و وظایف و جایگاه زن در تفاسیر موجود از متون دینی را به چالش کشیده و خواهان بازخوانی و تفسیر جایگاه و وظایف و حقوق خانواده و زن براساس فرهنگ، سنت و فضای فرهنگی حاکم بر جوامع شده است.
روش پژوهش:
تحقیق حاضر، بر اساس روش شناسی بنیادین و با استمداد از روش تحلیل محتوا انجام شد.
در این مطالعه مبانی معرفتی مجتهد شبستری را تحلیل کرده و بنیان های هرمنوتیکی قرن نوزده و از جمله هرمنوتیک شلایرماخر و دیلتای را در نظریه شبستری نشان داده، از منظر حکمت اسلامی، خلاهای معرفتی، وجودی و اجتماعی اندیشه ایشان ترسیم شده است. از این منظر، براساس تفکر شبستری، هیچ حکم ابدی، دایمی، ازپیش معین و به عبارتی وضع طبیعی و تکوینی وجود ندارد؛ بلکه به تناسب فرهنگ و فضای اجتماعی می توان احکامی جدید صادر شود.
مبنای نظریه شبستری را می توان در نظریه تفسیری، دیدگاه وحی شناسی و دیدگاه اسلام فقاهتی وی رهگیری کرد.