بررسی تاثیرپذیری ابن رشد از غزالی در مسئله تاویل نصوص دینی
متفکران اسلامی در باب فهم آیات متشابه و مسیله ظاهر و باطن داشتن آیات به یکسان نمی اندیشند و گاهی اختلافات مبنایی میانشان وجود دارد. غزالی و ابن رشد از موافقان بهره گیری از روش تاویل در فهم آیات متشابه بودند و راه گریز از چالش و تعارض ظاهر و باطن را استفاده از رهیافت تاویل می دانستند. ابن رشد در مخالفت با غزالی شهره بود و کتاب تهافت التهافت را در نقد تهافت الفلاسفه غزالی نگاشت. با وجود نقدهایی که به او در این کتاب و دیگر آثارش صورت می دهد، در پاره ای از موارد و به ویژه در مسیله تاویل از غزالی تاثیر می پذیرد. غزالی دو گونه مواجهه در دو دوره فکری با مسیله تاویل دارد. این مواجهه در هر دو دوره کاملا روشمند است و همین امر سبب الگوبرداری از روش ارایه شده او در مسیله تاویل شد. از این الگو در فهم متن ابن رشد بهره فراوانی برده است. براساس یافته های تحقیق، ابن رشد هم در ماهیت شناسی تاویل و هم در تعلیل و ضرورت اقبال به آن و هم در ابزار روی آوری به تاویل از غزالی متاثر بود؛ اگرچه اختلاف نظرهایی نیز در هریک از موارد با او دارد. در پژوهش حاضر، به روش توصیفی تحلیلی وجوه تاثیرپذیری ابن رشد از غزالی در مسیله تاویل نشان داده شده است.
تاویل ، غزالی ، ابن رشد ، ظاهر ، باطن ، محکم و متشابه ، تعارض عقل و دین
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.